زندگی‌نامه

مطالعۀ زندگی استاد گرانقدر مرحوم شادروان دکتر باقر آیت‌الله‌زاده شیرازی مستلزم نگاهی عمیق به همۀ وجوه زندگی پربار او، از جمله بستر رشد و شکوفایی در محیط خانه، دانشگاه، و کار است. شخصیت ایشان شامل ابعاد متعدد و گوناگونی است که به‌صورت منسجم و وحدت‌یافته شکل گرفته بود: او در عین حال یک معمار، کارشناس، مدیر، مرمت‌گر بناهای تاریخی، و محقق تاریخ و فرهنگ معماری ایران و سرزمین‌های اسلامی بود و توانایی آن را داشت که مسائل کلان و خرد، و نظری و عملی را همزمان و در پیوند با هم ملاحظه کند. نقش او در اقدامات جریان‌ساز فرهنگی چند دهۀ اخیر ایران به حدی است که نوشتن یک زندگی‌نامۀ مختصر از او ممکن نیست. از علاقه‌مندان دعوت می‌کنیم برای آشنایی بیشتر با این استاد بی‌بدیل به فیلمی که برپایۀ سخنان خود او از اندیشه‌ها و اقداماتش تهیه شده است (با عنوان «در محضر استاد») و در همین صفحه موجود است رجوع کنند.

باقر آیت‌الله‌زاده شیرازی، فرزند سید محمدحسین شیرازی و از نوادگان میرزای شیرازی، در سال ۱۳۱۵ هجری شمسی در یک خانوادۀ مذهبی ایرانی در شهر مقدس نجف به دنیا آمد. مادر او فرزند سید محمدکاظم شیرازی بود. او تا چهار سالگی در نجف زیست و سپس در دوران جنگ جهانی دوم با خانواده به تهران آمد. تا سال دوم ابتدایی در تهران درس خواند و دوباره با خانواده راهی نجف شد و در آنجا به توصیۀ پدر خود در مدرسۀ طوسی، قرآن و نهج‌البلاغه را فراگرفت. سپس وارد مدرسه علوی نجف شد و تا سال ششم ابتدایی را در آن مدرسه گذرانید. او دوران کودکی خود را در کنار شخصیت‌های برجسته حوزوی گذراند و این افراد و شرایط آن فضا در زندگی او و شکل‌گیری شخصیتش تأثیری پایدار بر جای گذاشتند. پس از کلاس ششم ابتدایی دوباره همراه خانوادۀ خود به ایران بازگشت و در محلۀ سرچشمۀ تهران سکنی گزید.

او در سال ۱۳۳۵ در رشتۀ ریاضی از دبیرستان دارالفنون دیپلم گرفت شد و در سال ۱۳۴۲ با درجهٔ عالی در مقطع کارشناسی ارشد رشتۀ معماری از دانشکدۀ هنرهای زیبای دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شد. عنوان پایان‌نامۀ کارشناسی ارشد او «طرح پیشنهادی کانون اصلاح و تربیت اطفال بزهکار» بود. در سال ۱۳۴۳ برای ادامۀ تحصیل به ایتالیا رفت و در سال ۱۳۵۰ (۱۹۷۱ میلادی) با درجهٔ عالی موفق به دریافت مدرک دکتری در رشتۀ مطالعه و مرمت بناها و بافت‌های تاریخی از دانشکدۀ معماری دانشگاه رم شد. عنوان رسالۀ دکتری وی «پروژۀ احیای بازار اصفهان ـ مرکز کهن تجاری و فرهنگی شهر) بود که با راهنمایی معمار مشهور ایتالیایی دکتر دِانجلیس تدوین شد (دربارۀ نقش و جایگاه استاد دانجلیس نگاه کنید به سرمقالۀ ایشان بر شمارۀ ۲۲ و ۲۳ اثر با عنوان «به‌یاد استاد دانجلیس»). ایشان سپس به کشور مراجعت کردند و در ۱۳۴۵ خورشیدی در وزارت فرهنگ و هنر سابق در دفتر فنی استخدام شدند.

آیت الله زاده شیرازی را به عنوان استاد چیره‌دست در مرمت بناهای تاریخی در ایران و چهره‌ای مبرز در جهان می‌شناختند. ایشان در مرمت بیشتر بناهای تاریخی ایران دست داشتند. در مقطعی که به‌عنوان ریاست دفتر حفاظت آثار باستانی اصفهان انتخاب شدند، در حفاظت آثار مهم معماری اصفهان کوشیدند که از آن میان می‌توان به مرمت چهلستون، هشت‌بهشت، عالی قاپو و نیز کارهای پژوهشی و اجرایی ارزشمند بر مسجد جامع اردستان و مسجد جامع نطنز اشاره کرد.

آثار مکتوب پرشمار دکتر شیرازی نیز تأثیری عمیق بر تاریخ معماری ایران‌زمین داشته است و بیشتر افرادی که در این باره دست به قلم برده‌اند از نظریه‌های او بهره گرفته‌اند. او اهل نظریه‌پردازی بود و دانش خود را در قالب نظریه سامان می‌داد. تجربه‌های آیت‌الله‌زاده شیرازی در دوران فعالیتش در لباس معلمی به شاگردانش منتقل شد. تدریس در دانشکدۀ هنرهای زیبای دانشگاه تهران، دانشگاه شهیدبهشتی، دانشگاه آزاد اسلامی و همکاری با بسیاری از دانشگاه‌های دیگر از جمله فعالیت‌های ایشان به‌شمار می‌رود. در این زمینه باید به نقش مستقیم او در شکل‌گیری رشته‌های مرمت و احیای بناها و بافت‌های تاریخی و مطالعات معماری ایران نیز اشاره کرد.

دکتر آیت‌الله‌زاده شیرازی در کنار دکتر مهدی حجت از بنیانگذاران سازمان میراث فرهنگی کشور بود و در شکل‌گیری مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی نیز نقشی مؤثر داشت. ایشان بنیانگذار و دبیر سه دورۀ کنگرۀ تاریخ معماری و شهرسازی ایران بود که ویراستاری علمی و کوشش در چاپ پانزده جلد مجموعه مقالات سه کنگرۀ مذکور را عهده‌دار شدند. او همچنین مؤسس و مدیرمسئول مجلۀ علمی، فنی و هنری اثر از آغاز شماره ۴۱ بود. این مجله فضایی را فراهم آورد که پژوهشگران میراث فرهنگی کشور قادر باشند نتیجۀ تلاش‌ها و مطالعات خود را منتشر کنند.

دکتر آیت‌الله‌زاده شیرازی عناوین «چهرۀ ماندگار» معماری، مرمت، و حفظ آثار تاریخی را در نخستین همایش چهره‌های ماندگار سال ۱۳۸۰ و «خادم میراث فرهنگی» را کسب کرده بود. او به سبب مرمت بناهای تاریخی جایزۀ یک دورۀ بنیاد جهانی آقاخان را نیز دریافت کرد. او بنیانگذار و نخستین رئیس مؤسسۀ فرهنگی ایکوموس ایران بود.

باقر آیت‌الله‌زاده شیرازی پس از سال‌ها تلاش با ایمان و اخلاص و خستگی‌ناپذیر در حفاظت از میراث فرهنگی ایران، در ۲۸ مرداد ۱۳۸۶خورشیدی، در مراسم بزرگداشتی که برای ایشان در مرکز هنرپژوهی نقش جهان (وابسته به فرهنگستان هنر) برگزار شده بود، پس از آنکه در مقدمۀ سخنرانی آیه‌ای با این مضمون که «و صبر کن که خداوند پاداش نیکوکاران را تباه نکند» (آیۀ ۱۱۵ سورۀ هود) قرائت کردند در هنگام سخنرانی سایر مدعوین دچار حملۀ قلبی شدند و در راه بیمارستان چشم از جهان فروبستند و به سرای باقی شتافتند.

در محضر استاد: فیلمی دربارۀ اندیشه و عمل استاد

سرمقاله‌های مجلۀ اثر

سرمقاله‌های مجلۀ اثر بخش مهمی از اندیشه‌ها و دغدغه‌های دکتر باقر آیت‌الله‌زادۀ شیرازی را دربارۀ فرهنگ و میراث فرهنگی ایران روایت می‌کنند که به‌علل گوناگونی از جمله در دسترس نبودن مجلۀ اثر، خصوصاً شماره‌های اولیۀ آن، کمتر به آنها توجه شده است.

این سرمقاله‌ها در طول مدتی طولانی، یعنی بیست و هفت سال، که استاد مدیر مسئول اثر بودند نوشته شده‌اند و مطالعۀ آنها می‌تواند نیم‌رخی از مهم‌ترین مسائل تاریخ میراث فرهنگی ایران و جهان را از سال ۱۳۵۹، که اثر پدید آمد تا سال ۱۳۸۵ که استاد مسئولیت آن را در اختیار داشتند، تصویر کند. مطالعۀ این سرمقاله‌ها را به‌مثابه ره‌توشه‌ای هدایتگر و راهگشا به همۀ کسانی که قصد دارند به میراث فرهنگی ایران خدمت کنند، توصیه می‌کنیم. استاد طی مدتی که مدیر مسئول اثر بودند، به جز شمارۀ اول مجله که سرمقالۀ آن را زنده‌یاد استاد محمدکریم پیرنیا نوشتند، سایر سرمقاله‌ها را خودشان نوشته‌اند.

این بخش با همت چند تن از اعضای مؤسسه فراهم آمده است که لازم است از آنها تشکر کنیم: دکتر طاهره شکری، برای تهیۀ چکیدۀ سرمقالات، مهندس معصومه حاجی‌زاده، مهندس زهرا شهریار، و مهندس نگین جنتی‌صفت برای تهیۀ سند متنی از سرمقالات در زمانی بسیار کوتاه.

آغاز سرمایه‌داری و اقتصاد مصرف در کشور ما مصادف با شکستن حصار شهرها و سپس هدف‌گیری در جهت فروریختن مواضع اقتصادی، اجتماعی، مذهبی، و فرهنگی سنتی شهرها و متلاشی‌کردن موجودیت آن و کوشش به درهم‌کوبیدن تمام ابعاد شخصیت آن بوده است.

در آغاز نویسنده به‌مفهوم شهرسازی که طی بیست سال گذشته (قبل از سال ۱۳۵۹) تعمیم داده شده بوده است، اشاره کرده و این نکته را مد نظر قرار داده است که در تعریف آن، شخصیت و موجودیت زندۀ شهرها به‌ندرت مد نظر بوده است. ایشان اذعان نموده که این نحوۀ شهرسازی پاسخ‌گوی نقطه‌نظرهای اقتصاد نامحدود مصرف و وابسته است که در آن زمین و ماشین به‌جای ارزش‌های انسانی اساس قرار گرفته است. در ادامه نویسنده اوج‌گیری تخریب در شهرها را مصادف با بالا گرفتن نیروهای اقتصاد سرمایه‌داری وابسته در کشور دانسته است و عنوان نموده که سرمایه‌داری برای رهایی‌یافتن از قید و بندهای شهر سنتی و رسیدن به علائق موردنظر خود در رابطه با سازه‌های فرهنگی کالبدی شهرهای موجود دو روش مشخص را در پیش گرفته است:یا فرار از سازه های موجود شهری و فراهم آوردن میدان عمل منافع در خارج از محدوده آن؛ و یا سعی بر تخریب سازه‌های موجود و جایگزین کردن آن با آنچه مد نظر خود دارد در جهت تأمین منافع بیشتر. ایشان تخریب محلات شهری تحت عنوان نوسازی محلات را نمونۀ بارز سیاست شهری اقتصاد نوین سرمایه‌دار وابسته و غیر وابسته در جهان دانسته است.
نگارنده بحث خود را با ذکر این نکته که اگر تخریب کالبدی صورت نگیرد، روش متداول برای تخریب، محروم ساختن بافت از کلیه نیازهای روز و سلب تدریجی مزیت های اجتماعی ـ رفاهی آن تا به آن حد که محلات فاقد تمام دلائل لازم برای زندگی در آن گردیده و علت وجودی خود را از دست می‌دهند، ادامه داده است. گرچه تخریب‌های عمده و وسیع شهری در ایران به‌نحو وسیعی ممکن نگردیده است اما روش محبوس‌کردن و محروم‌کردن محلات متداول ترین روشی بوده که با لجاجت هرچه تمام‌تر دربارۀ کلیۀ شهرهای ایران متداول گردیده است. نگارنده در ادامه به این نکتۀ مهم توجه نشان داده است که در حال حاضر هسته‌های تاریخی شهرها در شرایط اسف‌باری به‌سر می‌برند و از این رو بافت تاریخی در اذهان مردم مترادف با فضاهایی از شهرها ست که آکنده از پریشانی و فقر و ادبار است که خود در اذهان عمومی فاجعه‌ای بزرگتر یعنی نفرت نسبت به هرآنچه که بافت تاریخی نام دارد، آفریده است.
درپایان نویسنده اعتقاد خود را اینگونه بیان داشته است که به‌دلایل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی بی‌شمار سیاست شهرسازی ما پیش از آنکه در جهت گسترش و تخریب و نوسازی شهرها باشد، باید دقیقاً در خط سامان‌دهی و به‌سازی آن حرکت داده شود؛ و این حرکت مداوم به‌علت طبیعت زنده و پویای شهرها نمی‌تواند و نباید منحصر به بخشی محدود از گسترۀ شهرها باشد، بلکه تمامیت آن باید مستمراً مطرح گردد.

اقدام به تعمیر و احیای بناها و آثار تاریخی را که بخش ارزنده و معتبر از محیط زیست جامعۀ ماست، نه تنها یک ضرورت می‌دانیم بلکه معتقدیم که هر اقدام فی‌نفسه بازگشای روزنی است به سوی معرفتی ملموس و عینی از سیرتحول واقعی تاریخ فرهنگ این سرزمین.

در آغاز نویسنده به اقدامات سازمان ملی حفاظت آثارباستانی ایران در حفاظت از آثار تاریخی، جلوگیری از انهدام صدها اثر تاریخی و دشواری‌های مربوط به این اقدامات باوجود عدمِ زمینه‌های کافیِ فرهنگی، علمی، اجرایی و مالی، اشاره‌ای داشته است. در ادامه ارائۀ گزارش اقدامات را یک تکلیف دانسته است تا از یک سو نسل حاضر از اقدامات انجام گرفته مطلع و از سوی دیگر نسل آینده از ارزش‌های میراثی که به او خواهد رسید، آگاه باشد؛ و این نکته را نیز که گزارش‌هایی که تاکنون منتشر شده، تنها فصلی موجز از آنچه باید عرضه شود، خاطر نشان کرده است.
در پایان نگارنده ضمن تشکر از همکاران به این نکته اشاره داشته است که این شماره مجله اثر به گزارشی درباره رباط شرف تحت عنوان «یادگارهای رباط شرف» اختصاص داده شده است.

زبان معماری این مرز و بوم دیرزمانی است برای شیفتگان آن نامفهوم شده است. بیش از نیم قرن قطع رابطۀ جامعۀ با فرهنگ بومی موجب شده است که پربارترین زبان‌های معماری جهان برای مردمی که وارث آنند، زبانی بیگانه شود. حتی برای خیل معماران امروزی ما این زبان ناآشنا باقی مانده است.

نویسنده در آغاز به مسئلۀ کاربندی در معماری سنتی ایران اشاره کرده و به این موضوع که زبان معماری برای مردم بیگانه شده، پرداخته است. در ادامه استاد کریم پیرنیا را به‌عنوان پیش‌کسوتی که رموز این زبان را تحقیق نموده و در فراگیری آن یاری رسانده‌اند، معرفی کرده است. در پایان نگارنده با تذکر این نکته که کاربندی در معماری ایران به‌ویژه دورۀ اسلامی، نَغزترین فصل آن به‌شمار می‌رود، این شمارۀ مجله را تحت عنوان «هندسه در معماری» گوشه‌ای از یافته‌های استادپیرنیا در این رابطه عنوان نموده است.

زلزله یک واقعیت زندگی در این سرزمین است و مردم ما باید زندگی با زلزله را بیاموزند.

آغازِ سخن با زلزله‌خیز بودن ایران شروع شده و این نکته که با علمِ به واقعیت زلزله در ایران، اقدام قابل‌توجهی در این زمینه صورت نگرفته است. در ادامه نویسنده توجه خواننده را به نگاه مردم این سرزمین در طول تاریخ به مسئلۀ زلزله و انتخاب حوزه‌های استقراری، یا علل جابه‌جایی، مصالح و فنون و شیوه‌های ساخت به‌کار برده شده در ساختمان‌ها و حتی طراحی بناها معطوف داشته است؛ و با طرح پرسش‌هایی، چگونگی طراحی‌های مختلف ساختمانی و تغییرات پلان بناها را در طول تاریخ، به مسئلۀ مقابله با زلزله نیز ارتباط داده است.
در بخش بعدی مسئلۀ مقابله با اثرات زلزله با توجه به گسترش مناطق مسکونی و افزایش جمعیت مطرح شده است و اینکه تلاش‌هایی برای پیش‌گیری و کاهش خسارات ناشی از آن صورت گرفته است.
نگارنده در ادامه این نکته را خاطرنشان کرده است که در راستای پیش‌گیری و کاهش خسارات ناشی از زلزله مسئولیت کسانی که با ساختمان های کهنه و غالبا غیرمقاوم روبه‌رو هستند، ویژه بوده و ضرورت آن با توجه به اطلاعات محدود مهندسی در این زمینه، خود را آشکارتر نشان داده است. نویسنده به نداشتن دسترسی به تجربیات گذشتگان در رویارویی با پدیدۀ زلزله را، موضوعِ قابل‌طرح دیگری عنوان نموده است. در ادامه با اشاره به اینکه محققین و کارشناسان در هنگام پژوهش بر روی بناها و یا مرمت آنها بیشتر توجه خود را معطوف به روشن نمودن ارزش های تاریخی ـ هنری قرار داده و کمتر به بررسی و تحقیق در ویژگی‌ها و تاریخ تحول ساختمانی و ایستایی آن می‌پردازند، به فقر اطلاعات مهندسی در جهت مقاوم کردن بناها بر اساس موازین علمی اذعان نموده است؛ و اینکه این موضوع گاهی خود را در مثبت نبودن تجربه‌های درمانی بناها و خسارت‌های وارده بر آنها نشان داده است.
در پایان نگارنده خوانندگان را به بررسی و پژوهش در دو گروه عمده دعوت نموده است: پژوهش بر بناهایی که دچار آسیب ناشی از زلزله شده‌اند به منظور کسب تجربه و شناخت قواعد عمومی‌تر برای استفاده در دیگر بناها، و بررسی و پژوهش در مورد تاریخ زلزله که برای پیش‌بینی زلزله‌های آینده مهم است.

پژوهشگران جبهۀ پاسداری از میراث فرهنگی، غبار از ناشناخته‌مانده‌ها می زدایند تا عبرتی باشد برای مردمان ما و باورشان آید که صاحب فرهنگی به‌ژرفای تاریخ و مفاهیم والای به ودیعه سپرده شده در آن هستند، که در حرکت آینده‌سازشان نباید از آن غافل بمانند.

هدف حفاظت از آثار منقول و غیرمنقول و به‌طور کلی تجلی‌های ملموس و غیرملموس میراث فرهنگی، نگهبانی از ارزش‌ها و مفاهیم نهفته در آنها است و فراهم آوردن شرایط لازمی است که اصالت و سلامت این‌گونه آثار را تضمین نماید تا ارزش‌ها و مفاهیم موجود در آنها تداوم یابد.

در آغاز به‌تصویب قانون تشکیل سازمان میراث فرهنگی کشور در بهمن ۱۳۶۴ اشاره شده و سپس متن قانون آمده است. درادامه نویسنده قانون تشکیل سازمان میراث فرهنگی کشور را سرفصلِ مرحله‌ای نو در تاریخ فعالیت‌های وابسته به میراث فرهنگی در دورۀ معاصر کشور دانسته و آن را تأکیدی بر لزوم حرکتی منسجم و فراگیر در این زمینه عنوان نموده است. پس از آن به اساسنامۀ سازمان به‌صورت اجمالی اشاره کرده است و وظایف عمدۀ آن را «پژوهش و آموزش، حفاظت و احیاء، معرفی میراث فرهنگی و ارزش‌های آن» برشمرده است.
در ادامه نویسنده احیاء میراث فرهنگی را بُعد اساسی حفاظت دانسته و مراد از آن را زنده‌نگه داشتن ارزش‌ها و مفاهیمی که تداومشان در پیوند دادن حرکت فرهنگی گذشته در جریان خود از حال به آینده حیاتی و ضروری می‌باشد، عنوان نموده است.
ایشان پژوهش را در همۀ زمینه‌ها مهم دانسته است. معرفی آثار را سهم اساسی آموزش در بالابردن سطح آگاهی عمومی عنوان نموده و آن را راه‌گشای پژوهش عمومی و تخصصی در زمینۀ دستیابی به ارزش‌ها و مفاهیم نهفته در میراث فرهنگی قلمداد کرده است. نگارنده همچنین خاطرنشان کرده است که نظام کلی سازمان باید به‌گونه‌ای باشد که امکان پیوند و ارتباط متقابل با نظام‌های مختلف اجتماعی ـ فرهنگی ـ تحقیقاتی ـ آموزشی و مردمی را در جامعه قطعیت بخشد و آن را تنها راه عمل به تعهدات سازمان دانسته است.
در پایان نویسنده با ذکر اینکه سازمان میراث فرهنگی نمی‌تواند انجام عملی همۀ کارها را برعهده بگیرد، عنوان می‌کند که سازمان می‌تواند تحرکی موزون، سازنده و هدایت‌شده‌ای را در سراسر کشور و در کلیۀ مواردی که به وظایف آن مرتبط است به‌وجود آورده و در عین حال پیشرفته‌ترین نمونۀ کار را در این موارد عرضه نماید.

سرمقالۀ این شماره مجلۀ اثر به اساسنامۀ سازمان میراث فرهنگی کشور اختصاص داشته و آغاز آن به تاریخ تصویب (۱۳۶۷/۲/۱) و تعداد ماده و تبصره‌های آن اشاره دارد. در ادامۀ متن قانون شامل نه ماده و شش تبصره کاملاً شرح داده شده است.
نویسنده در ادامه اشاره داشته است که قانون مذکور با ارائۀ تعریفی جامع از میراث فرهنگی و مشخص کردن هدف، وظایف قانونی سازمان میراث فرهنگی کشور و ارکان آن را تعیین کرده است. نموداری از تشکیلات سازمان با توجه به قانون طرح‌شده و جزئیاتی دربارۀ آن نیز در ادامه توضیح داده شده است.
نگارندۀ سرمقاله تصویب قانون اساسنامه و ایجاد سازمان را نقطۀ عطفی مشخص و تعیین‌کننده در زمینۀ تحولات مربوط به میراث فرهنگی در تاریخ معاصر کشور دانسته است. ایشان گام اساسی بعدی را موجودیت دادن به سازمانی که صلاحیت، توانایی و شایستگی قبول مسئولیت انجام وظایف تعیین شده را داشته باشد، در نظر گرفته است و تدوین قانون، پژوهش، حفظ و احیاء و معرفی میراث فرهنگی کشور را قدم دیگری برای نزدیکی به هدف دانسته است.

در سرمقاله این شمارۀ مجله اثر که زیر عنوان ویژه‌نامۀ ارجان به چاپ رسیده است، نویسنده در آغاز متذکر شده است که با اینکه روال کار مجلۀ اثر دربارۀ مطالعه و حفاظت از بناها و مجموعه های تاریخی بوده است و کمتر به مقولات مرتبط با آثار منقول پرداخته است، به علت اهمیت آثار یافت‌شده از ارجان ـ که به‌صورت اتفاقی در سال ۱۳۶۱ هنگام احداث سد مارون در نزدیکی شهر بهبهان یافت شد ـ این شماره به مقالاتی در این موضوع اختصاص داده شده است. در ادامه نگارنده مقالاتی را که اختصاصاً دربارۀ اشیایی از آرامگاه ارجان است، معرفی کرده است.

نگارنده در این سرمقاله ضمن اشاره به تشکیل سازمان میراث فرهنکی کشور و بشارت‌دادن به انتشار مجلاتی در زمینه‌های تخصصی دیگر که تکلیفِ توجه به آنها را از اثر ساقط می‌سازد، هدف اصلی مجله را که پرداختن به امر مرمت و حفاظت و احیاء بناها، مجموعه‌ها و بافت‌های تاریخی است، متذکر شده است.
در ادامه پرداختن به حفظ و احیاء بناها و بافت‌های تاریخی فرهنگی از دیدگاه‌های مختلف، به‌ویژه چگونگی و کیفیت حضور آثار در نقش انتقال‌دهندۀ پیام گذشته در عرصه و فضای زندگی حاضر و آیندۀ مردم کشورمان را امری حیاتی دانسته است، که مجله اثر در توجه بدان کوشش داشته است.

سرآغاز این شماره مجلۀ اثر به معرفی و وصف استاد کریم پیرنیا از استادان بزرگ معماری ایران که با فروتنی خود را پروردۀ دست استادکاران والای گوشه و کنار این سرزمین دانسته، اختصاص داشته است. نگارنده استاد پیرنیا را بزرگ‌مردی عنوان نموده که آموخته‌های خود را متواضعانه با ذهنی امروزنگر و نقادانه به شاگردانشان عرضه کرده است؛ و ایشان را شخصیتی معرفی کرده که دانش و اطلاعاتشان با سرچشمۀ فیاض معماری سنتی ایران پیوند پیوسته داشته است. نویسنده در ادامه ضمن اشاره به محفل انس استادپیرنیا که محفلی شاعرانه است، به این موضوع اشاره دارد که زمانی که ایشان با زبانی سهل و ممتنع به نقد و معماری و هنر ایران می نشسته اند، سخنان ایشان به سختی به نظم درآورده می‌شود. درپایان نگارنده این شمارۀ مجله را گوشه‌ای از بیانات استاد پیرنیا عنوان نموده که به مشتاقان معماری ایران عرضه شده است.

سرمقالۀ این شماره مجلۀ اثر به غار کلماکره در استان لرستان اختصاص یافته است. نویسنده با اشاره به منحصر به‌فرد بودن این اثر طبیعی تاریخی، متذکر شده است که با وجود به‌دست آمدن صدها شیئ از این غار به‌صورت غیرقانونی، هنوز سخنی جدی و پژوهشی علمی و قانع‌کننده توسط پژوهشگران ارائه نگردیده است. او در ادامه بخشی از این شمارۀ اثر را گزارشی اختصاصی از بازدید غار عنوان نموده و به اولین هیئت علمی اعزامی میراث فرهنگی به محل، به امید روشن ساختن ابهامات، اشاره نموده است. پرداختن به بررسی اشیای بازیافته و این موضوع که کشف این اثر می‌تواند تحولی بزرگ در شناخته‌های ما از محیط زیست منطقه ایجاد کند، و همچنین امید به انعکاس نظرات پژوهشگران در این زمینه در مجلۀ اثر، بخش پایانی سرمقاله است.

در این سرمقاله نویسندۀ با یادی از استاد دانجلیس، از چهره‌های سرشناس فرهنگی ـ علمی ایتالیا به‌مناسبت درگذشت ایشان، به معرفی شخصیت و کارهای مهم و خطیر او پرداخته است. نگارنده با اشاره به نقش او در بنیانگذاری شورای بین‌المللی بناها و محوطه‌های تاریخی در سال ۱۹۶۴ و دیگر اقدامات مشابه در ایتالیا و جهان، به این نکته نیز اشاره کرده است که پرفسور دانجلیس مشاور عالی مؤسسات ملی و بین‌المللی در مرمت بناهای تاریخی کشورهای ایران، لیبی، و یوگسلاوی بوده است. در بخش پایانی با ارجاع خوانندگان به منابع منتشر‌شده از استاد دانجلیس؛ به‌گزیدۀ مقالات ایشان زیر عنوان «حقیقت معماری» در دو مجلد اشاره ویژۀ داشته است.

در این شمارۀ مجلۀ اثر تقریرات استاد محمدکریم پیرنیا به علاقه‌مندان معماری سنتی ایران تقدیم شده است، از این رو سرمقالۀ این شماره نیز به همین موضوع اختصاص یافته است. نگارنده این شماره را سومین دفتر از تقریرات استاد پیرنیا به‌نام «چفدها و طاق‌ها» عنوان نموده است. ایشان در ادامه امید داشته است که گوشه‌های ناگشودۀ زبان بومی سرزمین‌مان که استاد پیرنیا در بیان آن سهم عمده‌ای داشته است، باز شود و انتقال این زبان ـ که سینه به سینه منتقل شده است ـ به نسل جوان امروز را، پشتکار قابل تقدیر والای استادپیرنیا دانسته است.

از قضیه حمام خسروآقا یک پیام باید دریافت کرد و آن به‌دور ریختن شیوه‌های مطرود اقتصاد مصرفی وابسته است که طبیعتی ویرانگر دارد و به‌عنوان ابزاری در نابودسازی ارزش‌های معماری و شهرسازی ما از آن بهره‌برداری شده است.

این سرمقاله به مسئله تخریب غیرقانونی یکی از آثار تاریخی شهر اصفهان ـ حمام خسرو آقا ـ توسط افراد ناشناس پرداخته است. نویسنده انجام این عمل را هشداری به مسئولین در برابر مسئلۀ حفاظت و احیاء ارزش‌های تاریخی ـ فرهنگیِ بزرگ‌ترین شهر دورۀ اسلامی ایران دانسته و آن را عملی ضدارزشی عنوان نموده است که نباید از کنار آن بی تفاوت گذشت. ایشان ارزش‌های فرهنگی ـ تاریخی شهر اصفهان را کمتر از ارزش‌های اقتصادی ـ صنعتی آن ندانسته و تعیین آن را در بالاترین سطح ملی عنوان نموده است.
در ادامه نگارنده مطلب را زیر عنوان «حمام خسرو آقا» ادامه داده و به‌شرح این بنای دوره صفویِ شهراصفهان همراه با تصاویر و نقشه‌هایی از این بنا و موقعیت آن در شهر اصفهان پرداخته است. ایشان ضمن شرح اثر، اسناد تاریخی و سفرنامه‌ها و نقشه‌های مهم در این رابطه را نیز بررسی کرده است.
مطلب زیر عنوان «کودتای حوت ۱۲۹۹ تا کودتای مرداد ۱۳۲۲» ادامه یافته و به تغییرات شهرهای ایران در شروع عصر تجددخواهی می‌پردازد. ایشان آغاز دوره پهلوی را مصادف با پدیده‌هایی نو و بیگانه در زندگی شهرهای ایران از جمله اصفهان دانسته و مشخصۀ آن را گرایش به برون‌گرایی عنوان کرده که تظاهر آن در شهرهای ایران با شکل‌بندی مفهوم «خیابان» بوده است و شرح مفصلی از اتفاقاتی که سبب تغییرات مخرب در بافت تاریخی اصفهان شده را داده است.
نویسنده سرمقاله را با عنوان جدید امتداد خیابان استانداری و قضیۀ حمام خسرو آقا ادامه داده است و دلایل و شواهد برای تخریب این بنای تاریخی که در سال ۱۳۵۳در فهرست آثارملی به ثبت رسیده، مرمت و احیاء شده و در سال ۱۳۵۶ به‌عنوان چایخانه بهره‌برداری شده، را بیان داشته است. او همچنین اهمیت نمادین حمام خسرو آقا در تغییر دادن طرح‌های شهری کلان منبعث از نگاه ناهماهنگ با فرهنگ و میراث فرهنگی را تبیین کرده است.
نگارنده قضیۀ تخریب حمام خسرو آقا را هشداری ملموس و جدی بر ضرورت تجدیدنظر در رفتار با بافت‌های کهن و زندۀ شهرها در دورۀ معاصر به‌ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی دانسته است؛ و در پایان به این واقعیت اشاره کرده است که سرمایه‌گذاری دولت برای نجات بافت‌های کهن و میراث غنی شهرسازی ما ناچیز بوده و برای خنثی‌کردن وسوسه‌های سوداگرانه کافی نبوده است.

علم معماری در محدوۀ تنگ پوستۀ نازک دورۀ معاصر نمی‌تواند خلاصه شود چراکه بسیاری از مسائل امروزه ریشه در تاریخ دارد؛ باستان‌شناسان نیز باید دریابند که پوستۀ تاریخ معاصر می‌تواند به‌عنوان یکی از مهم‌ترین لایه‌های کاوش‌های باستان‌شناسانه به‌شمار آید که مشحون از آگاهی‌های گردآمده از دوره‌های گذشته است.

کنگرۀ تاریخ معماری و شهرسازی ایران که در روزهای هفتم تا دوازدهم اسفند ۱۳۷۴ خورشیدی برگزار شد، مبحث سرمقالۀ این شماره مجله است. نویسنده با بیان تاریخ و محل برگزاری و معرفی اولین سخنرانان این مجمع گزارش خود را آغاز نموده و بازتاب مثبت آن را در محافل فرهنگی، آموزشی، تحقیقاتی، حرفه‌ای، و اجرائی ـ با وجود انعکاس کم‌رنگ آن در رسانه‌های جمعی ـ بیان داشته است. ایشان با اشاره به تعداد مقالات ارسال شده به کنگره، فراگیر بودن محورهای سخن را که موجب توجه جمع زیادی از محققین شده بود، مورد توجه قرار داده است. در ادامه نویسنده به تبادل اطلاعات باستان‌شناسان و معماران در این مجمع اشاره نموده و بر همکاری این دو قشر علمی تأکید داشته است. ایشان با اشاره به تعداد سخنرانی ها و نمایشگاه‌ها و کارفشرده و جمعی، این کنگره را یکی از سازنده‌ترین رویارویی‌ها و برخورد آگاهانۀ نسل نو و نسل گذشته بر اساس موضوعی مشخص و در بستر فرهنگی معین دانسته و جاذبه‌ها و عمق مفاهیم مستقر در تاریخ معماری و شهرسازی این سرزمین را نقطۀ انگیزش این گردهمایی به‌شمار آورده است. سرمقاله با گزیده‌ای از آنچه در کنگره به اجماع رسیده بود، پایان یافته است.

سرمقالۀ این شمارۀ مجلۀ اثر به درگذشت استاد محمدکریم پیرنیا در شهریور ۱۳۷۵ اختصاص دارد. نویسنده ضمن اشاره به زندگی‌نامۀ استاد پیرنیا خدمات ایشان را در زمینۀ آموزشی و اجرایی برشمرده است؛ و در ادامه استادکریم پیرنیا را پایه‌گذار شیوۀ نگرش نو به فرهنگ و تاریخ معماری ایرانی به‌ویژه دورۀ اسلامی دانسته و ایشان را به‌عنوان یکی از پایه‌گذاران مرمت و احیاء آثار تاریخی کشور در نیم قرن اخیر به‌شمار آورده است.
پایان سخن نیز که به استاد پیرنیا اختصاص دارد از ایشان به‌عنوان شخصیتی که نه تنها با معماری سنتی ایران در تمامی ابعاد ـ از مصالح گرفته تا سازه و شیوه‌های ساخت و ساز بنا و برپایی شهرها و روستاها ـ آشنا بوده، بلکه انسانی عارف، ادیب، وارسته و بزرگوار یاد کرده است.

آغاز سخن به پیامدهای مثبت نخستین کنگرۀ تاریخ معماری و شهرسازی ایران در ارگ بم کرمان و درخواست‌های علاقه‌مندان برای تجدید آن اشاره داشته است؛ و در ادامه تاریخ برگزاری این مجمع (۲۵ ـ ۲۹ فروردین ۱۳۷۸) با موافقت سازمان میراث فرهنگی کشور اعلام شده است. نگارنده محورهای سخن را مانند کنگرۀ پیشین و شرط حضور در آن را ارائه و تأیید مقاله تعیین کرده است. ایشان به ارسال حدود ۶۰۰ خلاصه مقاله تا آن زمان نیز اشاره نموده و از چاپ مقالات مورد تأیید هیئت علمی تا زمان تشکیل کنگره اطلاع داده است.
ادامۀ سرمقاله زیر عنوان «نگاهی بر کارنامۀ نخستین کنگرۀ تاریخ معماری و شهرسازی ارگ بم» به گزارش مشروحی از کنگرۀ قبلی پرداخته است.

وجوه مشترک فرهنگی ـ تاریخی عظیمی که بین مردم ما و دیگر مردم مرز و بوم‌های همسایه‌مان وجود دارد، آنچنان است که ما خود را با ایشان از یک ریشه احساس می‌کنیم و اغراق نخواهد بود اگر بگوییم که همگی از سرچشمه‌های معرفت، دانش و هنر یکسان بهره برده‌ایم.

سرمقالۀ این شمارۀ مجلۀ اثر به وجوه مشترک فرهنگی مردم ایران با مردم سرزمین‌های همسایه اشاره داشته است، و غافل ماندن از بسیاری از نقاط عطفِ شکل داده به تاریخ و فرهنگ ما را علی‌رغم نزدیکی فاصله‌ها ،به سبب دور نگه داشته شدن از همدیگر دانسته است. نگارنده این نکته را که ممکن است نقطه‌های کور و حلقه‌های مفقود از تمدن و فرهنگ کشور که در جستجوی آن هستیم در سرزمین‌های همسایه پیدا گردد، متذکر شده است. در ادامه نویسنده به معرفیِ کوتاهِ مقالاتی دربارۀ دو اثر مهم تاریخی خارج از مرزهای فعلی ایران (آرامگاه احمد یسوی در ترکستان و مسجد جامع ایروان) که در این شماره انتشاریافته، پرداخته است.

امید می‌رود مؤسسۀ فرهنگی ایکوموس ایران بتواند گام مؤثری در ابعاد ملی و بین‌المللی در گسترش فرهنگ، پژوهش، حفظ و احیاء و معرفی آثار در محوطه‌های تاریخی بردارد.

خرسندی از اعلام شروع به‌کار «مؤسسه فرهنگی ایکوموس ایران» به شکل نهادی غیردولتی در آغاز این سرمقاله قرار گرفته است. نگارنده از تشکیل دبیرخانۀ مؤسسه در «خانه قوام‌الدوله» از خانه‌های ارزشمند تاریخی ایران با مجوز سازمان میراث فرهنگی کشور آگاهی داده و در ادامه به افزایش اعضای اصلی و پذیرش اعضای وابسته از بین محققان و سازمان‌های فرهنگی جهت برداشتن گام‌های مؤثر در ابعاد ملی و بین‌المللی در گسترش فرهنگ، پژوهش، حفظ و احیاء و معرفی آثار در محوطه‌های تاریخی، امید داشته است.
نویسنده در ادامه به فقدان مؤسسات غیردولتی در این رابطه در کشور اشاره کرده و از نقش بسیار سازندۀ کمیته‌های ملی ایکوموس کشورهای عضو سازمان یونسکو در همکاری با سازمان‌ها و تشکیلات دولتی ذی‌ربط سخن گفته است. ایشان عنوان نموده که کمیته‌های ملی در ارتباط هماهنگ با شورای بین‌المللی بناها و محوطه‌های تاریخی ظرفیت کارشناسی ذی‌صلاح و عظیمی را با تخصص‌های پرشمارِ مرتبط در سطح جهان به وجود آورده است.
نگارنده سخن خود را با فقدان برخی موارد در زمینه هایی چون عدم فرصت برخورد نظریات و عقاید و بهره‌گیری از آنها در پیشبرد موزون امر مرمت در کشور با وجود فعالیت‌های زیاد در این زمینه، یا عدم ایجاد آیین‌نامه‌های ملی مورد توافق و مبتنی بر اصول بین المللی در کشور، و یا عدم به روز رساندن مسئلۀ آموزش‌های مرتبط علی‌رغم پیشرفت شگرفی که در جهان حاصل شده، ادامه داده است و با امید به اینکه مؤسسۀ فرهنگی ایکوموس ایران بتواند در ارتباط با مواردی از این دست نقش مؤثر و فعّالی در آینده ایفا نماید، به پایان برده است.

هدف از برگزاری بزرگداشت روز جهانی بناها و محوطه‌های تاریخی فراهم‌آوردن فرصت برای بالابردن سطح آگاهی عمومی دربارۀ گوناگونی میراث فرهنگی و جلب مساعی همگان برای حفظ و صیانت آن بخش از میراث است که در معرض خطر بیشتر قرار دارد.

«شورای بین‌المللی بناها و محوطه‌های تاریخی» (ایکوموس) در سال ۱۹۸۲ میلادی برابر با ۱۳۶۱ خورشیدی، هجدهم آوریل/ بیست و نهم فروردین هرسال را روز جهانی بناها و محوطه‌های تاریخی اعلام کرده که به تصویب یونسکو رسیده است. سرمقاله با این توضیح آغاز و با اشاره به اینکه با انتخاب موضوعی مورد اتفاق کمیته‌های ملی ایکوموس در هر سال این روز زنده نگه داشته شده، ادامه یافته است. نگارنده به موضوعات این روز در سال‌های ۲۰۰۱ (روستاهای خود را نجات دهیم)، ۲۰۰۲ (میراث قرن بیستم) و ۲۰۰۳ (میراث فرهنگی زیر آب) نیز اشاره داشته است.
نویسنده در ادامه با بیان هدف برگزاری این بزرگداشت که فراهم‌آوردن فرصت برای بالابردن سطح آگاهی عمومی دربارۀ گوناگونی میراث فرهنگی و جلب مساعی همگان برای حفظ و صیانت بخش در معرض خطر میراث است، به برنامه‌های برگزارشده توسط کمیتۀ ملی ایکوموس ایران با همکاری سازمان میراث فرهنگی کشور اشاره کرده است. در ادامه توجه مطلب به مورد تهاجم قرار گرفتن کشور عراق و صدمات وارده به میراث فرهنگی آن، به‌ویژه تاراج موزۀ ملی آن که پنجمین موزۀ بزرگ جهان شمرده می‌شود، مبذول شده است. نویسنده تاسف خود را واکنش دیرهنگام و غیرمؤتر از سوی سازمان‌های بین‌المللی نظیر سازمان ملل و یونسکو ابراز داشته و تأکید کرده است که رخدادهایی چنین، چاره‌اندیشی برای حراست از میراث فرهنگی خود و دیگر ملل جهان در برابر تمام احتمالات ناگوارِ تهدید‌کننده را ملزم می سازد. در پایان این نکته مدنظر قرار گرفته است که موضوعی را که یونسکو هر سال برای بزرگداشت میراث فرهنگی و صیانت از آن وسیله قرار می‌دهد، نه تنها ترغیب ملتی در شناخت و گسترش مفاهیم مستتر در میراث فرهنگی خود است، بلکه فرصتی مغتنم برای تحکیم وحدت بین‌المللی در جهت حراست از میراث فرهنگی مردم سراسر جهان و رسیدن به تبادل افکار در بستر فرخنده و انسان‌ساز تلقی می‌شود.

گسترش ابعاد پژوهش، حفاظت و معرفی میراث فرهنگی و وجهی استثنایی از میراث طبیعی کشور و فراهم‌آوردن بستر کارآمد برای رشد و ارتقاء صنعت گردشگری و جهانگردی و جهت‌گیری فرهنگی آن و حضور مؤثر در برنامۀ توسعۀ پایدار تکلیفی است سنگین که به عهدۀ سازمان میراث فرهنگی کشور قرار داده شده است.

سرمقالۀ این شماره مجلۀ اثر به چند رویداد مهم در ارتباط با میراث فرهنگی اختصاص داشته است.
سانحۀ زمین لرزه بم: با اشاره به حادثۀ ناگوار زلزلۀ شهرستان بم در سال ۱۳۸۲ و آسیب‌های فراوان انسانی و غیرانسانی، ویران شدن ارگ تاریخی بم را به‌عنوان یک اثر تاریخی مهم مورد توجه قرار داده است.
رهیافت: با توجه به اینکه چنین رخداد هولناکی در تاریخ دوهزارسالۀ بم بی‌سابقه بوده است، بسیجی بی‌سابقه برای رویارویی با این سانحۀ غم انگیز از سوی مؤسسات و نهادهای ملی و بین‌المللی صورت گرفته تا ابعاد گوناگون مسئله از جمله رویکردی که باید در ارتباط با ارگ تاریخی در وضعیت جدیدش لحاظ شود را بررسی کند. تشکیل کارگاه بین‌المللی در روز ۲۹ فروردین، روز جهانی بناها و محوطه‌های تاریخی؛ ستاد بحران به‌ریاست رئیس سازمان میراث فرهنگی کشور و فعال شدن پایگاه پژوهشی ـ عملیاتی سازمان با همکاری یونسکو در بم تشکیل شده است.
سومین کنگرۀ تاریخ معماری و شهرسازی ایران: کارگاهی بین‌المللی از تاریخ ۲۹ فروردین تا ۲ اردیبهشت سال ۱۳۸۳ با شرکت بیش از پنجاه تن از کارشناسان ملی و بین‌المللی در بم برگزار گردیده است که به‌تعبیری جانشین سومین کنگرۀ تاریخ معماری و شهرسازی که مقرر بود در ۲۵ تا ۲۹ فروردین ۱۳۸۳ برگزار گردد و به سبب زلزله به سال بعد آن موکول گردیده، در نظر گرفته شده است.
ثبت پاسارگاد و ارگ بم در فهرست میراث جهانی: به ثبت جهانی محوطۀ پاسارگاد و همزمان با آن ثبت ارگ بم به‌عنوان میراث در خطر در فهرست میراث فرهنگی جهان اشاره شده است.
پنجمین جلد مجموعه مقالات دومین کنگرۀ تاریخ معماری و شهرسازی ایران: همزمان با تشکیل کارگاه بین المللی ارگ بم، پنجمین جلد مجموعه مقالات دومین کنگرۀ تاریخ معماری و شهرسازی ایران منتشر شده که از ویژگی‌های آن کتاب‌شناسی مشروح بم است.
درگذشت مهریار: درگذشت مهندس محمد مهریار را در خرداد ۱۳۸۳ به آگاهی رسانده است. نویسنده در اینجا به نیاز میراث فرهنگی کشور به این شخصیت ارزنده اشاره نموده و از دو دهه پژوهش‌های ایشان دربارۀ بم سخن گفته است. همچنین به توصیه‌های ایشان درارتباط با ارگ بم که در این شماره به طبع رسیده، اشاره‌ نموده است.
دگرگونی در سازمان میراث فرهنگی کشور: به تشکیل سازمان میراث فرهنگی کشور در سال ۱۳۶۴ و قانون اساسنامۀ آن در سال ۱۳۶۷ اشاره داشته است و اینکه سازمان میراث فرهنگی در فاصله‌ای کوتاه به سرعت هویت یافته و در صحنۀ فرهنگی ملی و بین‌المللی با اهداف و نگرش های جدیدِ برخاسته از اهداف قانون نقش‌آفرین بوده است. در ادامه نویسنده وابسته بودن این سازمان به وزارت فرهنگ و آموزش عالی را نشانۀ تحقیقاتی بودن آن و نهادی پژوهشی ـ اجرایی عنوان نموده است. ادامۀ سخن روی در این موضوع داشته که مشکلات اقتصادی در دورۀ بازسازی پس از جنگ تحمیلی برنامۀ دوم توسعه را صبغه‌ای اقتصادی داده است که تصمیم شورای عالی اداری در ۱۳۷۳/۱/۲۵ در انتزاع سازمان میراث فرهنگی کشور از وزارت آموزش عالی و پیوستن به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ـ با این نگاه که جهانگردی قادر باشد از میراث فرهنگی به‌طور مؤثری در جهت تأمین اهداف اقتصادی بهره گیرد ـ از جملۀ آن دانسته است. ایشان این تغییر موضع از یک دستگاه تحقیقاتی ـ اجرایی به دستگاهی ترویجی ـ اجرایی را سبب دوری سازمان از اهداف بنیادی آن عنوان نموده است.
نگارنده در ادامه حرکت تضعیف کنندۀ دیگر سارمان میراث فرهنگی را در به دوش کشیدن نام پژوهشگاه در تاریخ ۱۳۷۵/۱۰/۶ عنوان نموده که هرچند به‌ظاهر به قصد بالابردن وجه پژوهشی سازمان بوده است اما در باطن نیت مالی ـ اداری در بهره‌مند شدن از امتیازات مؤسسات پژوهشی را در خود داشته است.
قانون تشکیل سازمان میراث فرهنگی و گردشگری: سازمان میراث فرهنگی کشور فی‌نفسه با توجه به وظایف سنگینی که بر عهده داشته است، می توانسته به‌عنوان نهادی مستقل عمل نماید، اما دو قطب جاذب یکی از بعد فرهنگی و دیگری از بعد اقتصادی ادغام این سازمان را به سازمان محیط زیست و سازمان ایرانگردی ـ جهانگردی از سوی دیگر به خود جلب می‌نموده است، و با توجه به غلبۀ بُعد اقتصادی ـ ترویجی در برنامۀ توسعۀ سوم، ادغام سازمان میراث فرهنگی و سازمان جهانگردی و گردشگری جزو اهداف راهبردی آن قرار گرفته است. قانون ادغام این دو سازمان در مجلس ششم در تاریخ ۱۳۸۲/۱۱/۱۴ به‌تأیید شورای نگهبان رسیده و متن آن در این شماره مجلۀ اثر چاپ شده است.
نگارنده سپس ریاست این سازمان را معرفی نموده و به نمودار موقت سازمانی آن که در همین شماره به طبع رسیده، اشاره کرده است. در ادامه شرح قانون و مواد و تبصره‌های آن به اجمال آورده شده است.
راهی که باید پیمود: به وظایف و اختیارات سازمان که ناظر بر مقولۀ تخصصی میراث فرهنگی، گردشگری و وجهی خاص از میراث طبیعی بوده، اشاره شده است؛ و این نکته مد نظر قرار گرفته است که امر میراث فرهنگی و گردشگری با ظرفیت‌ها و توانایی‌های کشور با توجه به این که سازمان دچار دگرگونی‌های سریع در مدیریت و ساختار بوده و این برای مؤسسات فرهنگی عاملی بازدارنده در توسعۀ باروری آنها به شمار می‌آید، متناسب نبوده است. در پایان برخی اشکالات نمودار موقت سازمانی را یادآور شده است.

سرمقالۀ این شماره دربارۀ سه اجلاس:

  • سی و سومین کنفرانس عمومی یونسکو ۳ تا ۲۱ اکتبر ۲۰۰۵ (۱۱ تا ۲۹ مهر ۱۳۸۴) پاریس، فرانسه
  • پانزدهمین مجمع عمومی ایکوموس ۱۷ تا ۲۱ اکتبر ۲۰۰۵ (۲۵ تا ۲۹ مهر ۱۳۸۴) شیان، چین
  • بیست و چهارمین مجمع عمومی ایکروم ۹ تا ۱۱ نوامبر ۲۰۰۵ (۱۸ تا ۲۱ آبان ۱۳۸۴) رم، ایتالیا

و سومین کنگرۀ تاریخ معماری و شهرسازی ایران، مطالبی ارائه کرده است.
نویسنده ره‌آورد پراهمیت سی و سومین کنفرانس عمومی یونسکو را تصویب پیمان حمایت و تنوع بیان‌های فرهنگی دانسته و آن را توفیقی بزرگ برای این سازمان فرهنگی عنوان نموده است. در ادامه ایشان تصویب پیمان‌نامۀ حمایت از تنوع فرهنگی را نخستین پیروزی معنوی اما مهمِ تلاش در راه حمایت از میراث و غنای فرهنگی جهان در نیم قرن اخیر بیان داشته است.
اعلام مهم‌ترین مصوبۀ پانزدهمین مجمع عمومی ایکوموس در شیانِ چین، یعنی «بیانیۀ حفاظت از محیط و بستر قرارگیری ساختارها، محوطه‌ها و عرصه‌ها» مبحث بعدی سرمقاله است. نویسنده این بیانیه را در پی دیگر بیانیه‌هایی که تأکید بر حفاظت و یکپارچه دیدن محیط، بستر و محل قرارگیری آنها بوده است، متأثر از منشور حفاظت و مرمت بناها و محوطه‌های ۱۹۶۴ (منشور ونیز) دانسته و قصد آن را دادن ابعاد علمی‌تر، فرهنگی‌تر، و گسترده‌تر به این امر عنوان نموده است.
در ادامه مبحث بیست و چهارمین مجمع عمومی ایکروم آورده شده است و به دو مورد از مصوبات آن اشاره کرده است.
بخش پایانی سرمقاله مبحث سومین کنگرۀ تاریخ معماری و شهرسازی ایران بوده و نگارنده به برگزاری کنگرۀ تاریخ معماری و شهرسازی ایران هر چهار سال یک‌بار از سال ۱۳۷۴ در شهر بم کرمان اشاره کرده است. ایشان برگزاری سومین کنگره ـ پس از توقف آن به‌علت زلزلۀ بم ـ در تاریخ ۲۵ تا ۳۰ فروردین ۱۳۸۵ در بم کرمان را اعلام داشته و همچنین به پیشرفت‌های امیدبخش پایگاه پژوهشی به موازات فعالیت‌های بازسازی‌ شهربم و ارگ تاریخی آن اشاره کرده است. آماری نیز از تعداد مقالات ارسالی و دردست چاپ برای کنگره را ارائه داده است.

باقر آیت‌الله‌زاده شیرازی سخن را با اشاره به انتشار نخستین شمارۀ مجلۀ اثر در سال ۱۳۵۹ و گذشت ۲۷ سال از انتشار آن آغاز کرده است و در ادامه با ذکر نام اعضای تحریریۀ مجله و برخی همکاران به تلاش آنان در انتشار مجله اشاره شده است. در ادامه ایشان اشاره‌ای به گرفتن امتیاز مجله در سال ۱۳۵۸ که عهده‌دار مدیریت سازمان ملی حفاظت آثارباستانی ایران بوده است، داشته و به این نکته اذعان نموده است که مجلۀ اثر در آغاز بر این بوده تا جای خالی دیگر نشریات میراث فرهنگی که هریک به دلایلی انتشارشان متوقف شده بوده است، را پر کند. نویسنده در ادامه به توقف انتشار مجله در سال‌‌های ۶۳، ۶۳و ۶۶ به‌علت شرایط جنگ تحملی اشاره کرده و به این نکته تأکید داشته است که در تمامی طول عمر مجله فضایی فراهم شده تا تلاشگران صحنۀ میراث فرهنگی کشور به‌خصوص در بستر تاریخ معماری وشهرسازی، حفاظت و مرمت، و تا حدی هنر و باستان‌شناسی قادر باشند نتیجۀ زحمات خود را منتشر سازند. ایشان به دریافت درجۀ علمی ـ ترویجی مجله در سال ۱۳۷۸ از سوی وزارت فرهنگ و آموزش عالی اشاره کرده و در پایان سپردن مجله به مدیریت جدید را اعلام داشته است.

سایر آثار

پیوند زمان و مکان

متن پیاده‌شدۀ سخنرانی دکتر باقر آیت‌الله‌زاده شیرازی در سمینار به‌سازی و نوسازی بافت‌های قدیم، اصفهان، ۱۳۷۲ 

کتاب‌شناسی گزیدۀ آثار سیدباقر آیت‌الله‌زاده شیرازی

کتاب‌ها (تألیف، همکاری، و ترجمه)

  • آیت‌الله‌زاده شیرازی، باقر. عمارت مسعودیه. تهران: دفتر پژوهش‌های فرهنگی، ۱۳۹۰.
  • آیت‌الله‌زاده شیرازی، باقر. اصفهان، شهر نور. ترجمۀ لیلا پهلوان‌زاده. اصفهان: دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان، ۱۳۹۲.
  • آیت‌الله‌زاده شیرازی، باقر. مروری بر رویکرد ایران معاصر به حفاظت میراث فرهنگی.  [در دست انتشار]
  • آیت‌الله‌زاده شیرازی، باقر (و.). مجموعه مقالات کنگره تاریخ معماری و شهرسازی ایران: ۷ـ ۱۰ اسفندماه ۱۳۷۴. تهران: سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، ۱۳۷۵.
  • آیت‌الله‌زاده شیرازی، باقر (و.). مجموعه مقالات دومین کنگره تاریخ معماری و شهرسازی ایران: ۲۵ـ ۲۹ فروردین‌ماه ۱۳۷۸. تهران: پژوهشگاه سازمان میراث کشور، ۱۳۷۸.
  • آیت‌الله‌زاده شیرازی، باقر (و.). مجموعه مقالات سومین کنگره تاریخ معماری و شهرسازی ایران: ۲۵ـ ۳۰ فروردین‌ماه ۱۳۸۵. تهران: رسانه‌پرداز؛ سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، ۱۳۸۴ـ ۱۳۸۵.
  • عرفان، رضا. آثار باستانی گمنام کبوترخانه‌های اصفهان. با همکاری باقر آیت‌الله‌زاده شیرازی و عباس بهشتیان. اصفهان: اداره کل اطلاعات و جهانگردی استان اصفهان، بی تا.
  • هیلن‌برند، رابرت. معماری اسلامی: شکل، کارکرد، معنی. ترجمۀ باقر آیت‌الله‌زاده شیرازی. تهران: روزنه، ۱۳۸۰.
  • پوپ، آرتر و فیلیس اکرمن (و.). سیری در هنر ایران (از دوران پیش از تاریخ تا امروز). ترجمۀ نجف دریابندری، باقر آیت‌الله‌زاده شیرازی و دیگران. ویراستار سیروس پرهام. تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۵ـ ۱۳۹۰.
  • فیلدن، برنارد ملشیور. بین دو زمین‌لرزه: میراث فرهنگی در مناطق زلزله‌خیز. ترجمۀ باقر آیت‌الله‌زاده شیرازی و اکرم بحرالعلومی. تهران: مؤسسۀ فرهنگی ایکوموس ایران، ۱۳۸۳.
  • کروچی، جورجو. حفاظت و مرمت سازه‌ای میراث معمارانه. ترجمۀ باقر آیت‌الله‌زاده شیرازی و مهرداد حجازی. تهران: دفتر پژوهش‌های فرهنگی، ۱۳۹۶.
  • وارن، جان. حفاظت سازه‌های گلین. ترجمۀ مهرداد وحدتی. ویرایش فنی منیژه هادیان دهکردی. بازبینی و اصلاح باقر آیت‌الله‌زاده شیرازی. تهران: رسانه‌پرداز؛ مؤسسۀ فرهنگی ایکوموس ایران، ۱۳۸۷.
  • هادیان دهکردی، منیژه. کاربری پژوهش‌های آزمایشگاهی در حفاظت و مرمت بناهی تاریخی (مواد و مصالح). زیر نظر رسول وطن‌دوست و باقر آیت‌الله‌زاده شیرازی. تهران: دانشگاه تهران؛ پژوهشکدۀ حفاظت و مرمت آثار تاریخی ـ فرهنگی، ۱۳۸۶.

مقدمه‌ها

  • «مقدمه». در اوژنیو گالدیری، عالی‌قاپو، ترجمۀ عبدالله جبل‌عاملی، تهران: سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران، ۱۳۶۲.
  • «مقدمه». در اوژنیو گالدیری، مسجد جامع اصفهان، ترجمۀ عبدالله جبل‌عاملی، اصفهان: میراث فرهنگی اصفهان، ۱۳۷۰.
  • «مقدمه». در هوشنگ رسولی، راهنمای جامع شهرهای تاریخی ایران: جاذبه‌های فرهنگی و تاریخی و طبیعی استان فارس، تهران: پازینه، ۱۳۸۲.
  • «مقدمه». در یوکیلتو یوکا، تاریخ حفاظت معماری، ترجمۀ محمدحسن طالبیان و خشایار بهاری، تهران: روزنه، ۱۳۸۷.
  • «مقدمه». در شکوفه مصباحی، گمشده‌ای از هنر و معماری صفویه: مجموعه شیخ صفی‌الدین اردبیلی، طرح بازسازی سردر عالی‌قاپو و احیای تزیینات آن، تهران: رسانه‌پرداز؛ پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، ۱۳۸۸.
  • «مقدمه». در ایزیدور خاراکسی، ایستگاه‌های پارتی: کهن‌ترین متن مکتوب جغرافیایی ایران باستان، ترجمه به انگلیسی و تعلیقات از ویلفرد ه. شاف، ترجمۀ فیروزحسن عزیز حلبچه‌ای، تهران: گنجینۀ هنر؛ مؤسسۀ فرهنگی ایکوموس ایران؛ مهندسین مشاور استونامند افراز، ۱۳۹۰.
  • «مقدمه». در هوشنگ رسولی، تاریخچه و شیوه‌های معماری در ایران، تهران: پشوتن، ۱۳۹۲.

مقاله‌های فارسی

  • آیت‌الله‌زاده شیرازی، باقر. «آب‌انبارهای حاشیۀ کویر». در باستان‌شناسی و هنر ایران، ش۵ (۱۳۴۹)، ص۳۰ـ ۳۶.
  • آیت‌الله‌زاده شیرازی، باقر. «مساجد جامع اولیه ـ منطقۀ اصفهان: مسجد جامع اردستان، واقع در مرکز محلۀ محال اردستان». در اثر، ش۱ (بهار ۱۳۵۹)، ص۶ـ ۵۱.
  • آیت‌الله‌زاده شیرازی، باقر. «بررسی هنر فلزکاری در دوران سلجوقی». در هنر، ش۳ (بهار ۱۳۶۲)، ص۱۶۴ـ ۱۷۹.
  • آیت‌الله‌زاده شیرازی، باقر. «مشخصه‌های بارز معماری دورۀ سلجوقی و دورۀ صفوی: مقایسۀ این دو دوره و نقش آنها در سیر تحول معماری و شهرسازی اسلامی ایران». در باقر آیت‌الله‌زاده شیرازی (و.)، مجموعه مقالات کنگره تاریخ معماری و شهرسازی ایران: ۷ـ ۱۰ اسفندماه ۱۳۷۴، ج۴، تهران: سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، ۱۳۷۵، ص ــ .
  • آیت‌الله‌زاده شیرازی، باقر. «گزارش مطالعه و مرمت مسجد جامع ایروان». در اثر، ش۳۱و ۳۲ (بهار و تابستان ۱۳۷۹)، ص۳ـ ۱۱۳.
  • آیت‌الله‌زاده شیرازی، باقر. «ایران و جهان اسلام از نگاه اصفهان در شهر موزۀ نقش جهان». در اثر، ش۳۵ (پاییز ۱۳۸۱)، ص۳ـ ۲۲.
  • آیت‌الله‌زاده شیرازی، باقر، حمید خطیب شهیدی، محمود طاوسی و احمد صالحی کاخکی. «نظری اجمالی به محوطه‌‌های باستانی بخش چناررود شمالی چادگان در حوضۀ زاینده‌رود، از دورۀ کالکولیتیک تا پایان عصر آهن سوم». در دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان، ش۴۸ (بهار ۱۳۸۶)، ص۲۷ـ ۵۸.
  • ارجمند کرمانی، آزاده، باقر آیت‌الله‌زاده شیرازی و احمد منتظر. «تجهیز و سامان‌دهی محلۀ قلعه محمود کرمان». در اثر، ش۴۰و ۴۱ (تابستان و پاییز ۱۳۸۵)، ص۲۲۰ـ ۲۲۶.
  • آیت‌الله‌زاده شیرازی، باقر، روح‌الله مجتهدزاده و زهرا نام‌آور. «اهواز میراث ناشناخته». در اثر، ش۴۰و ۴۱ (تابستان و پاییز ۱۳۸۵)، ص۲۲۷ـ ۲۳۹.
  • آیت‌الله‌زاده شیرازی، باقر، هومان مقدادیان. «محوطۀ تاریخی تپه میل: مطالعه، طرح حفاظت، مرمت و احیا». در اثر، ش۴۰و ۴۱ (تابستان و پاییز ۱۳۸۵)، ص۲۶۰ـ ۲۶۹.
  • ملویل، چارلز. «بناهای تاریخی و زلزله تبریز». ترجمۀ باقر آیت‌الله‌زاده شیرازی. در اثر ش۷و ۸و ۹ (بهمن ۱۳۶۱)، ص۱۶ـ ۴۷.
  • ملویل، چارلز. «زلزله‌ها در تاریخ نیشابور». ترجمۀ ترکاندخت ثقة‌‌الاسلامی و باقر آیت‌الله‌زاده شیرازی. در اثر ش۷و ۸و ۹ (بهمن ۱۳۶۱)، ص۴۶ـ ۷۳.
  • ماسترودی‌کازا، سیستو. «بحثی کوتاه بر روش بیماری‌شناسی بناها». ترجمۀ باقر آیت‌الله‌زاده شیرازی. در اثر ۷و ۸و ۹ (بهمن ۱۳۶۱)، ص۱۱۶ـ ۱۱۸.
  • گلمبک، لیزا. «دوره‌های ساختمانی مجموعۀ تاریخی تربت شیخ جام». ترجمۀ باقر آیت‌الله‌زاده شیرازی. در اثر ۱۰و ۱۱ (بهمن ۱۳۶۶)، ص۱۶ـ ۵۸.
  • تیلیا، جوزپ. «نکاتی دربارۀ کاربرد رنگ در تالار شورا در تخت جمشید». ترجمۀ باقر آیت‌الله‌زاده شیرازی. در اثر، ش۳۱و ۳۲ (بهار و تابستان ۱۳۷۹)، ص۱۶۷و ۱۶۸.
  • تیلیا، جوزپ. «پل‌بند روی رودخانۀ کر». ترجمۀ باقر آیت‌الله‌زاده شیرازی. در اثر، ش۳۱و ۳۲ (بهار و تابستان ۱۳۷۹)، ص۲۴۶ـ ۲۵۳.
  • منکوفسکایا، ال. لو. «بسوی مطالعۀ اشکال معماری در آسیای میانه در پایان قرن چهاردهم م/ هشتم ه‍.ق: مقبرۀ خواجه احمد یسوی». ترجمۀ اکرم بحرالعلومی و باقر آیت‌الله‌زاده شیرازی. در اثر، ش۳۱و ۳۲ (بهار و تابستان ۱۳۷۹)، ص۲۶۰ـ ۲۸۸.
  • جلال یغانی، محمدعلی. «رمزگشایی نقشۀ الگوی دوبعدی یافت‌شده در تخت سلیمان به اشکال سه‌بعدی مقرنس». ترجمۀ باقر آیت‌الله‌زاده شیرازی. در اثر، ش۳۳و ۳۴ (بهار و تابستان ۱۳۸۱)، ص۳۳ـ ۵۳.
  • کروچی، جورجو. «ارگ بم پس از زمین‌لرزه». ترجمۀ باقر آیت‌الله‌زاده شیرازی. در اثر، ش۳۶و ۳۷ (تابستان ۱۳۸۳)، ص۳۲ـ ۳۸.
  • کروچی، جورجو و داوید یومانس. «توصیه‌هایی برای تحلیل، حفاظت و مرمت سازه‌ای میراث معمارانه». ترجمۀ باقر آیت‌الله‌زاده شیرازی. در اثر، ش۳۶و ۳۷ (تابستان ۱۳۸۳)، ص۲۲۹ـ ۲۴۴.

مقاله‌های غیرفارسی

  • Shirazi, Bagher. “Isfahan, the Old; Isfahan, the New”. in Iranian Studies, Vol. 7, no. 3&4, Studies on Isfahan: Proceeding of the Isfahan Colloquium, Part II (Summer- Autumn 1974), pp. 586- 592.
  • Shirazi, Bagher. “The Mausoleum of Khoja Ahmed Yasawi”. in World Heritage, no. 37 (September 2004), pp. 24- 31.

یادداشت‌ها

  • «به یاد استاد دانجلیس». در اثر، ش۲۲و ۲۳(۱۳۵۸)، ص۲ـ ۵.
  • «پدر پیر معماری ایران درگذشت». در میراث فرهنگی، ش۱۷ (تابستان ۱۳۷۶)، ص۱۱۷ و در اثر، ش ۲۸، ص۲.
  • «همسایه در اسلام». در پیوند، ش۱۳ (آیان ۱۳۵۹)، ص۱۶ـ ۱۹.
  • «مقدمه‌ای بر مسئله: بناهای تاریخی و زلزله در ایران». در اثر، ش۷و ۸و ۹ (بهمن ۱۳۶۱)، ص۲ـ ۴.
  • «حرکتی حق و جنگ تحمیلی». در اثر، ش۱۰و ۱۱ (بهمن ۱۳۶۴)، ص۱و ۲.
  • «مسجد جامع اصفهان: نمونه‌ای از تخریب میراث فرهنگی بر اثر جنگ تحمیلی». در اثر، ش۱۰و ۱۱ (بهمن ۱۳۶۴)، ص۳ـ ۱۵.
  • «سرمقاله: تخریب اثر تاریخی حمام خسروآقا». در اثر، ش۲۵ (فروردین ۱۳۷۴)، ص۲ـ ۲۷.
  • «تخریب اثری سیصدساله در سه ساعت». در آبادی، ش۱۶ (بهار ۱۳۷۴)، ص۱۶ـ ۱۹.
  • «یادداشت‌هایی دربارۀ چند کتیبه در بناهای تاریخی نائین، نطنز و دو سند ارزشمند یافت‌شده در مسجد جامع نطنز». در اثر، ش۲۶و ۲۷ (اردیبهشت و خرداد ۱۳۷۵)، ص۱۴۰ـ ۱۴۲.
  • «شهرسازی ظریف و بی‌نظیر عهد صفویه». در دانش نما، ش۱۴۸ـ ۱۵۰ (تیر، مرداد و شهریور ۱۳۸۶)، ص۱۹ـ ۲۱.
  • «سیاست شهرسازی و موجودیت شهرهای ما». در اثر، ش۲و ۳و ۴ (تابستان و پاییز و زمستان ۱۳۵۹)، ص۱ـ ۲.
  • «در حاشیۀ قانون تشکیل سازمان میراث فرهنگی کشور». در اثر، ۱۲و ۱۳و ۱۴ (اسفند ۱۳۶۵)، ص۱و ۲.
  • «نمودار سازمانی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری». در اثر، ش۴۰و ۴۱ (تابستان و پاییز ۱۳۸۵)، ص۲۸۷ـ ۲۸۸.
  • «سیمای موزه‌های کشور». در موزه‌ها، ش۱۲ (زمستان۱۳۷۱)، ص۲ـ ۶.
  • «سرمقاله: گزارشی از کنگرۀ تاریخ معماری و شهرسازی ایران (ارگ بم، هفتم تا دوازدهم اسفندماه ۱۳۷۴)». در اثر، ش۲۶و ۲۷ (اردیبهشت و خرداد ۱۳۷۵)، ص۲ـ ۷.
  • « تشکیل مؤسسۀ فرهنگی ایکوموس ایران». در اثر، ش۳۳و ۳۴ (بهار و تابستان ۱۳۸۱)، ص۲.
  • «سرمقاله: نگاهی به چند رویداد». در اثر، ش۳۶و ۳۷ (تابستان ۱۳۸۳)، ص۲ـ ۷.
  • «سپاسگزاری همراه گزارش کوتاه». در اثر، ش۴۰و ۴۱ (تابستان و پاییز ۱۳۸۵)، ص۲.

مصاحبه‌ها

  • آیت‌الله‌زاده شیرازی، باقر. «سیری در شناخت هنر معماری ایران». در هنر، ش۱ (پاییز ۱۳۶۰)، ص۱۳۸ـ ۱۵۹.
  • آیت‌الله‌زاده شیرازی، باقر. «انقلاب اسلامی، مردم و حفظ آثار باستانی». در کیهان فرهنگی، ش۵ (مرداد ۱۳۶۳)، ص۳۷ـ ۳۸.
  • پیرنیا، محمدکریم، مهدی چمران، مهدی حجت و باقر آیت‌الله‌زاده شیرازی. «استاد مهندس کریم پیرنیا و اصول معماری سنتی ایران». در کیهان فرهنگی، ش۱۵ (خرداد ۱۳۶۴)، ص۳ـ ۱۳.
  • آیت‌الله‌زاده شیرازی، باقر و مهدی حجت. «میراث فرهنگی». در آبادی، ش۱۹ (زمستان ۱۳۷۴)، ص۵۰ـ ۵۷.

برخی از پایان‌نامه‌های راهنمایی‌شده

  • گلیجانی مقدم، نسرین. تاریخ‌شناسی معماری ایران: طرح رویکردی جدید با توجه به کاستی‌های تاریخ‌نگاری معماری ایران. رسالۀ دکتری تخصصی. استاد راهنما: باقر آیت‌الله‌زاده شیرازی. استاد مشاور: مهدی حجت. تهران: دانشگاه تهران، دانشکدۀ معماری، ۱۳۸۱.
  • اولیاء، محمدرضا. شناخت اصطلاحات معماري سنتي ايران منطقه مورد مطالعه يزد به سوي روشي جايگزين در بازشناسي معماري. رسالۀ دکتری تخصصی. استاد راهنما: باقر آیت‌الله‌زاده شیرازی. استاد مشاور: مهدی حجت و داراب دیبا. تهران: دانشگاه تهران، دانشکدۀ معماری، ۱۳۸۱.
  • ایمانی، نادیه. شهر سلطانیه. پایان‌نامۀ کارشناسی ارشد. استاد راهنما: باقر آیت‌الله‌زاده شیرازی. تهران: دانشگه تربیت مدرس، دانشکده هنر، ۱۳۷۴.
  • گرگئی کلهر، محبوبه. حفاظت محوطه‌های باستان‌شناسی، طرح موردی: محوطه باستان‌شناسی حسنلو. پایان‌نامۀ کارشناسی ارشد مرمت و احیای بناها و بافت‌های تاریخی. استاد راهنما: باقر آیت‌الله‌زاده شیرازی. استاد مشاور: حمید خطیب شهیدی. تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، دانشکده هنر و معماری، ۱۳۸۴.
  • علایی، علی. طرح مرمت و احیاء مسجد و مدرسه عمادالدوله (کرمانشاه). پایان‌نامۀ کارشناسی ارشد مرمت و احیای بناها و بافت‌های تاریخی. استاد راهنما: باقر آیت‌الله‌زاده شیرازی. استاد مشاور: اسماعیل طلایی. تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، دانشکده هنر و معماری، ۱۳۸۴ـ ۱۳۸۵.
  • بوستانی، آرش. مطالعات سازه و آسیب شناسی پل‌های تاریخی لرستان با تأکید بر پل کشکان. پایان‌نامۀ کارشناسی ارشد مرمت و احیای بناها و بافت‌های تاریخی. استاد راهنما: باقر آیت‌الله‌زاده ‌شیرازی؛ استاد مشاور: محمد مهریار. تهران: دان‍ش‍گ‍اه‌ آزاد اس‍لام‍ی‌، واح‍د ت‍ه‍ران‌ م‍رک‍زی‌، دان‍ش‍ک‍دۀ ه‍ن‍ر و م‍ع‍م‍اری‌، ۱۳۸۰.

  • ف‍رخ‍ی‌، ع‍ل‍ی‍رض‍ا. م‍طال‍ع‍ه‌ و ت‍ه‍ی‍ۀ‌ طرح‌ م‍رم‍ت‌ و سامان‌دهی اث‍ر و م‍ح‍وطۀ پ‍ل‌ ک‍ش‍ک‍ان‌. پایان‌نامۀ کارشناسی ارشد مرمت و احیای بناها و بافت‌های تاریخی. اس‍ت‍اد راه‍ن‍م‍ا: ب‍اق‍ر آی‍ت‌‌الله‌زاده‌ ش‍ی‍رازی‌؛ اس‍ت‍اد م‍ش‍اور: م‍ح‍م‍د م‍ه‍ری‍ار. ت‍ه‍ران‌: دان‍ش‍گ‍اه‌ آزاد اس‍لام‍ی‌، واح‍د ت‍ه‍ران‌ م‍رک‍زی‌، دان‍ش‍ک‍دۀ ه‍ن‍ر و م‍ع‍م‍اری، ۱۳۸۰.
  • ملک، محمدرضا. ‏‫بررسی اجمالی مجموعه تاریخی فرهنگی تخت‌سلیمان مطالعه و مرمت ایوان غربی تخت‌سلیمان (جبهۀ‌شمالی). پایان‌نامۀ کارشناسی ارشد مرمت و احیای بناها و بافت‌های تاریخی. استاد راهنما: باقر آیت‌الله‌زاده شیرازی ؛ استادان مشاور: محمد مهریار و علی‌اکبر سعیدی. تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی، دانشکدۀ هنر ومعماری، ۱۳۸۱.
  • کشاورز‌خالقی، فاطمه. تحقیق و بررسی پیرامون مسجد اسپی‌مزگت (مسجد سفید) و ارائۀ طرح مرمت. پایان‌نامۀ کارشناسی ارشد مرمت و احیای بناها و بافت‌های تاریخی. استاد راهنما: باقر آیت‌الله‌زاده شیرازی ، استاد مشاور: محمد مهریار. تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی، دانشکدۀ هنر و معماری، ۱۳۸۳.
  • خ‍دم‍ه‌ ام‍ام‌ رض‍ای‍ی‌، امید. طرح‌ ح‍ف‍اظت‌ و ب‍اززن‍ده‌‌س‍ازی‌ ک‍اروان‍س‍رای‌ دی‍ر گ‍چ‍ی‍ن‌. پایان‌نامۀ کارشناسی ارشد مرمت و احیای بناها و بافت‌های تاریخی. اس‍ت‍اد راه‍ن‍م‍ا: ب‍اق‍ر آی‍ت‌ال‍ل‍ه‌‌زاده‌ ش‍ی‍رازی‌، اس‍ت‍اد مشاور م‍ح‍م‍د م‍ه‍ری‍ار. تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی، دانشکدۀ هنر و معماری، ۱۳۸۳.
  • دق‍وق‍ی‌اص‍ف‍ه‍ان‍ی، ام‍ی‍رپ‍ی‍روز. طرح‌ م‍رم‍ت‌ و ب‍اززن‍ده‌س‍ازی‌ و اح‍ی‍ای ک‍اخ‌ ـ‌ ک‍وش‍ک‌ س‍روس‍ت‍ان‌. پایان‌نامۀ کارشناسی ارشد مرمت و احیای بناها و بافت‌های تاریخی. ‌اس‍ت‍اد راه‍ن‍م‍ا: اس‍م‍اع‍ی‍ل‌ طلای‍ی‌، استادان م‍ش‍اور: ب‍اق‍ر آی‍ت‌ال‍ل‍ه‌زاده ‌ش‍ی‍رازی‌ و م‍ح‍م‍د م‍ه‍ری‍ار. تهران: دان‍ش‍گ‍اه‌ آزاد اس‍لام‍ی‌، واح‍د ت‍ه‍ران‌ م‍رک‍ز، دان‍ش‍ک‍دۀ ه‍ن‍ر و م‍ع‍م‍اری‌.
  • فلاح‌فر، سعید. طرح‌ م‍ع‍رف‍ی‌، م‍رم‍ت‌ و سامان‌دهی م‍ق‍ب‍رۀ خ‍واج‍ه‌ ع‍ب‍دال‍ل‍ه‌ ان‍ص‍اری، گ‍ازرگ‍اه‌ ش‍ری‍ف‌، ه‍رات‌، اف‍غ‍ان‍س‍ت‍ان. پایان‌نامۀ کارشناسی ارشد مرمت و احیای بناها و بافت‌های تاریخی. ‌استاد راه‍ن‍م‍ا: ب‍اق‍ر آی‍ت‌ال‍ل‍ه‌‌زاده‌ ش‍ی‍رازی‌، اس‍ت‍اد م‍ش‍اور: م‍ح‍م‍د م‍ه‍ری‍ار.تهران: دان‍ش‍گ‍اه‌ آزاد اس‍لام‍ی‌، واح‍د ت‍ه‍ران‌ م‍رک‍زی‌، دان‍ش‍ک‍دۀ ه‍ن‍ر و م‍ع‍م‍اری‌،
  • آرون‍د، ام‍ی‍ر. م‍طال‍ع‍ات‌ و ت‍ح‍ق‍ی‍ق‍ات‌ پل‌های ت‍اری‍خ‍ی‌ ای‍ران‌ ب‍ا تأک‍ی‍د ب‍ر پ‍ل‌ه‍ای‌ ق‍رن‌ چ‍ه‍ارم‌، ن‍م‍ون‍ۀ م‍وردی‌ پ‍ل‌ ک‍ش‍ک‍ان‌. پایان‌نامۀ کارشناسی ارشد مرمت و احیای بناها و بافت‌های تاریخی. استاد راهنما: باقر آی‍ت‌ال‍ل‍ه‌زاده‌ ش‍ی‍رازی‌، اس‍ت‍اد مشاور: محمد م‍ه‍ری‍ار. تهران: دان‍ش‍گ‍اه‌ آزاد اس‍لام‍ی،‌ واح‍د ت‍ه‍ران‌ م‍رک‍زی‌، دان‍ش‍ک‍دۀ ه‍ن‍ر وم‍ع‍م‍اری‌.

پژوهش و مرمت آثار معماری

  • مجموعۀ دولت‌خانۀ اصفهان (کاخ عالی‌قاپو، مسجد شاه، سردر قیصریه، کاخ چهلستون، کاخ هشت‌بهشت)
  • مسجد جامع اصفهان
  • مسجد جامع نطنز
  • مسجد جامع اردستان
  • مسجد جامع ایروان
  • مسجد کبود تبریز
  • مجموعۀ شیخ صفی‌الدین اردبیلی
  • مجموعۀ ارگ بم
  • مجموعۀ کاخ گلستان
  • عمارت مسعودیۀ تهران
پیمایش به بالا