مقدمه‌ای بر مسئله: بناهای تاریخی و زلزله در ایران

دکتر سیدباقر آیت‌الله‌زاده شیرازی

دکتر سیدباقر آیت‌الله‌زاده شیرازی
سرمقالۀ مجلۀ اثر، دورۀ ۳، شماره‌های ۷ـ ۸ ـ ۹

باسمه تعالی

«کشور ما در منطقه‌ای از کرۀ خاکی قرار دارد که از نگاه زمین‌ساختی و لرزه‌خیزی بسیار ناآرام و پرتکاپو است.»(۱) گذری کوتاه بر تاریخ این سرزمین و گذران عمری به‌دارازای یک نسل در آن کافی است که باورمان آید که «زلزله يک واقعیت زندگی این سرزمین است(۲) و مردم ما باید زندگی با زلزله را بیاموزند»(۳) ولی با علم به این واقعیت «به‌نظر نمی‌رسد که» برای کاهش دادن خطرات بالقوۀ زلزله در ایران اقدام قابل توجهی از سوی دولت، متخصصین، و مردم در این زمینه انجام شده باشد.»(۴)

با توجه به سابقۀ زلزله‌خیزی کشور ما (۵)، اینکه تا چه میزان مردم این سرزمین در طول تاریخ زندگی خود در برابر این واقعیت مقدر آزموده شده‌اند و در مقابله با آن توفیق به‌دست آورده‌اند به‌جای خود مجال بررسی بسیار دارد. انتخاب استقرار حوزه‌های سکنی‌گزینی‌ها، علل جابه‌جایی آن، تغییرات حاصله در تکنولژی باعث تغییرات تدریجی و بنیادی در سازه‌ها و جزئیات آن شده است. چگونه است که اصول سازه‌ای به‌کار گرفته شده در تخت جمشید در دوره‌های بعد و در همان منطقه به‌کنار گذاشته می‌شود. و چگونه است که در معماری ایرانی این چنان بر تقارن تکیه می‌شود و چرا تمایلی به ایجاد سازه‌های بلند نیست و چرا طرح مساجد اولیه تغییر یافته به چهار ایوانی مبدل می‌شوند و چرا طاق‌های آهنگ جای خود را بتدریج به گنبد می‌دهد و ساختمان گنبد و طرح آن به‌ویژه در معماری اسلامی، معماری رشد شهرنشینی و تمرکز جمعیت، این چنین دچار تحول شده از نقطه نظر سازه‌ای راه تکامل می‌یابد(۶). آیا این همه معلول تحولات اجتماعی ـ اقتصادی، سیاسی، اقلیمی است یا ضرورت‌های ایستا‌یی در مقابله با پدیده‌هایی مانند زلزله آن‌ را نیز توجیه می‌کرده است. فزون بر این موارد ناشناخته، هنوز بر ما روشن نیست که مردم سرزمین ما با تجربه‌های تلخی که از زمین‌لرزه در طول هزاران  سال تاریخ خود داشته‌اند در زمینۀ پیش‌بینی زلزله به چه دانشی رسیده بوده‌اند. به‌ هر حال این تمهیدات به‌کار گرفته شده در مورد پیشگیری زمین‌لرزه و دانش به‌دست آمده در زمینۀ پیش‌بینی زلزله بدان حد نبوده است که مانع از نابودی ده‌ها هزار نفر و ویرانی گاه مکرر و کامل روستاها و شهرها براثر زمین‌لرزه شده باشد.

امروزه در کشورمان مسئلۀ مقابله با اثرات زلزله، با توجه به گسترش مناطق سکنی‌گزینی و افزایش جمعیت‌های متمرکز، با اولویت و حدتی بیش از گذشته مطرح است. میلیون‌ها واحد مسکونی، چه آنها که به سبک سنتی(۷) ساخته شده‌اند و چه آنها که با شیوه‌های امروزی بنا می‌شوند، زندگی انسان‌های ساکن آن و محصول تلاش آنان، در برابر خطرات این پدیده هنوز با ابعادی بسیار گسترده‌تر از گذشته، بی‌دفاع است. در زمینۀ شناخت علل پیدایش زمین‌لرزه‌ها پیش‌بینی، پیشگیری، و حتی کنترل آن، در دنیای امروز تلاش گسترده‌ای صورت می‌گیرد و پیشرفت‌های حاصله جای امید بسیار باقی می‌گذارد. در ایران به‌ویژه در دو دهۀ اخیر مسئله تا حدی مورد توجه قرار گرفته است، و گام‌هایی بالنسبه موثر برداشته شده است(۸) قصد ما از وارد شدن در این مقوله ایفای سهمی هر چند کوچک در همسو شدن با تلاشی است که در این زمینه در کشورمان به‌کار گرفته می‌شود(۹) به‌خصوص که کار ما نه در رابطه با ایجاد ساختمان‌های نو بلکه با ساختمان‌های کهنه وغالباً غیرمقاوم در برابر عوارضی نظیر زلزله است. ضرورت این امر زمانی آشکارتر می‌شود که دانسته شود که اطلاعات مهندسی ما دربارۀ مقاومت مصالح سنتی و استاتیک سازه‌های سنتی به‌خصوصی که بر اثر مرور زمان، و در مواجهه با عوامل متفاوتی نظیر زلزله، وضعیت خاصی از نقطه نظر مقاومت و ایستایی به‌خود گرفته‌اند بسیار محدود است. از سویی دسترسی به تجربیات گذشتگان در رویارویی با این پدیده و در ابعاد گوناگون خود موضوع ناشناخته‌ای است که برای همکاران ما بیش از دیگران میسر است. تعمیر هر بنا و یا مجموعۀ تاریخی فرصتی است مطالعاتی و تحقیقاتی که در صورتی که مغتنم شمرده شود می‌تواند مجالی استثنایی و مناسب برای یافتن پاسخی برای سؤال‌های بی‌جواب در این زمینه باشد. مشاهده می‌شود که تلاش و تمایل غالب محققین و کارشناسان ما به‌هنگام پژوهش در یک بنا و یا مجموعۀ در دست تعمیر بیشتر در جهت روشن نمودن ارزش‌های تاریخی-هنری آن دور می‌زند و کمتر سهمی مناسب از تلاش خود را اختصاص به بررسی و تحقیق در ویژگی‌ها و تاریخ تحول ساختمانی، سازه‌ای و ایستایی آن می‌دهند. به‌همین سبب است که اطلاعات مهندسی ما در این زمینه فقیر است و اقدامات مهندسی تعمیرات ما در جهت مقاوم کردن بناها کمتر براساس بررسی‌ها و موازین علمی قابل دفاع استوار است. به‌علت عدم آشنایی به اثرات بی‌شمار و ناشناختۀ نیروهای زلزله بر سازه‌های سنتی چه بسا علل بسیاری از خسارت‌های وارده بر بنا مجهول باقی می‌ماند و آن را نتیجۀ عدم تعادل‌هایی معمولی در سازه پنداشته‌ایم و درمانی برای آن تجویز کرده‌ایم که کارساز نبوده و حاصل آن تجربه‌ای مثبت به‌شمار نیامده است.

بررسی‌ها و پژوهش‌های ما در این زمینه به‌طور‌کلی می‌تواند در دو گروه عمدۀ زیر دسته‌بندی و مطالعه جهت یابد:

۱. انجام بررسی و پژوهش روی بناها و مجموعه‌هایی که در زمان حاضر در کشورمان دچار ضایعۀ اسف‌انگیز زمین‌لرزه می‌شوند. ثبت ضایعات وارده بر آنها و جستجوی علت آن و رسیدن به درمان صحیح آن می‌تواند از سویی از اتفاقات ناگوار مشابه جلوگیری کند و از سوی دیگر می‌توان با مشاهدۀ اثرات مشابه بر بناها و مجموعه‌های دیگر به علل واقعی خسارات پی برد و به راه‌حل‌های مناسبی برای پیشگیری اثرات نامطلوب زلزله بر این گونه بناها و مجموعه‌ها رسید.

بدیهی است که در این بررسی تمرکز کار بیشتر بر روی سازه‌ها و مصالح سنتی است به‌منظور تکمیل اطلاعات ما دربارۀ تاریخ تحول مهندسی زلزله و رسیدن به نحوۀ پیشگیری از اثرات نامطلوب زلزله برساختمان‌های سنتی به‌طور عموم و بناهای تاریخی به‌طور اخص.

۲. بررسی و پژوهش در مورد تاریخ زلزله موضوع دیگری است که از اهمیتی خاص برخوردار است. «از آنجاکه پیش‌بینی بزرگی زلزله‌های آینده در حال حاضر برای ما میسر نیست. مطالعۀ تاریخ زلزله در مناطق مختلف کشور می‌تواند از اهمیت فوق‌العاده‌ای از نقطه‌نظر پیش‌‌بینی زلزله‌های آینده برخوردار باشد(۱۰)

از این رو حاصل تحقیقات ما می‌تواند در دو زمینۀ: پیش‌گیری و پیش‌بینی زلزله، در رابطه با تلاش جامعی که ان‌شاءالله در کشور صورت خواهد گرفت، سهم خود را ايفا کند.


پی‌نوشت‌ها:

۱. مانوئل بربریان، صفحه ۸، گزارش شماره ۳۹، سازمان زمین شناسی کشور، سال ۱۳۵۵: «خط کمربندی زلزلۀ آلپید، که ایران در آن قرار دارد از غرب پرتغال تا جنوب شرقی آسیا و اقیانوس آرام امتداد دارد. در این منطقه خطی عظیم فعالیت تکنونیک است که بیش از ۹۵% زلزله‌های جهان رخ می‌دهد. گوتنبرگ و ریشتر به این مطلب اشاره دارند که منطقۀ فعال کمربند آلپید در ایران خیلی گسترده‌تر از غالب سایر بخش‌های آن می‌باشد.»

۲. همان گزارش، صفحه ۴۷۷، به نقل از گزارش، معظمی ــ گودرزی، ۱۹۷۱، آمده است که: «اطلاعات موجود مربوط به وقوع زلزله‌ها در مناطق مختلف ایران در خلال قرن حاضر نشان می‌دهد که در هر منطقه‌ای از ایران باید انتظار وقوع زلزله‌ای با فاصلۀ زمانی و بزرگی زیر را داشت:
– هر هشت ماه زلزله‌ای با بزرگی برابر یا بزرگ‌تر از پنج ریشتر.
– هر سه سال زلزله‌ای با بزرگی برابر یا بزرگ‌تر از شش ریشتر.
– هر بیست سال زلزله‌ای با بزرگی برابر یا بزرگ‌تر از هفت ریشتر.

۳. دکتر حجت‌الله عادلی، صفحۀ ۵، ساختمان‌های کوچک در مناطق زلزله خیز، دانشگاه تهران، ۱۳۵۹.

۴. همان گزارش، صفحۀ ۸.

۵. همان گزارش و نقشه‌های پیوست آن در ارتباط با بررسی‌های زلزله‌های مخرب و مناطق آن در ایران به‌ویژه از سدۀ چهارم قبل از میلاد تا ۱۹۷۶.

۶. نمونه‌ای از مطالعات انجام شده روی سازه‌ها و ساختمان‌های سنتی، در فرصت استثنایی تعمیراتی، تحقیقی است شیرین و جالب که اوژینو گالدییری بر روی ساختمان عالیقاپوی اصفهان انجام داده است. حاصل کار وی از سوی مؤسسۀ فرهنگی ایزمئو در سال ۱۹۷۱ منتشر شده است. ترجمۀ این کتاب به‌زودی از سوی سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران منتشر خواهد شد. 

۷. تعداد واحدهای مسکونی تا سال ۱۳۵۵، ۵٫۲۶۳٫۰۶۸ واحد بوده و روند افزایش آن از سال ۱۳۴۵تا ۵۵ حدوداً سالیانه دویست هزار بوده است که از این میان تنها حدود دوازده درصد آن اسکلت فلزی و بتن آرمه و بقیه به‌شیوه سنتی و معمولی است.

۸. در این زمینه باید به مطالعات سودمند: سازمان برنامه و بودجه، سازمان زمین‌شناسی کشور (به‌ویژه گزارش‌های شماره ۲۹، ۳۹و ۴۰) ، دانشگاه‌های کشور به‌خصوص دانشگاه تهران و مؤسسۀ ژئو فیزیک، سازمان انرژی اتمی، مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن (وابسته به وزارت مسکن و شهرسازی) و جهاد دانشگاهی یاد کرد.

از خوانندگانی که مایلند با مجموعه تحقیقات انجام یافته در ارتباط با ایران تا سال ۱۳۵۵ اطلاع حاصل کنند توصیه می‌کند به کتاب‌شناسی پایان گزارش شمارۀ ۳۹سازمان زمین‌شناسی کشور، تالیف مانوئل بربریان صفحات ۴۳۰ تا ۵۱۶ مراجعه کنند. به‌منظور کسب اطلاعات بیشتر دربارۀ زمین‌لرزه‌های تاریخی در ایران از سیصد سال قبل از میلاد تا ۱۹۰۰ بعد از میلاد به مقاله‌ای تحت همین عنوان از دکتر مرتضی سیدنبوی در نشست تحقیقاتی فیزیک زمین و فضا از انتشارات دانشگاه تهران، مؤسسۀ ژئوفیزیک، سال هفتم، شمارۀ اول، مهر ماه ۱۳۵۷، صفحۀ ۷۰ الی ۱۱۷مراجعه شود.

۹. ضرورت ایجاد مرکزی هماهنگ‌کنندۀ مطالعات و تحقیقات زلزله در کشور محسوس است تا بسیاری چون متخصصین ما را که مایل به پژوهشگری در این میدان هستند راهنمایی و یاری کند. این مرکز قادر خواهد بود در حلقه‌ای از مراکز مشابه، به‌خصوص مراکز منطقه‌ای و برای مبادلۀ اطلاعات قرار گیرد.

۱۰. دو نمونه از این گونه مطالعات در همین شمارۀ مجله از نظر علاقه‌مندان می‌گذرد که حاصل کار محققانۀ چارلز ملویل دربارۀ تاریخ زلزله در تبریز و نیشابور است.

پیمایش به بالا