بیست و یکیمن مجمع عمومی مؤسسۀ فرهنگی ایکوموس ایران، ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱
برافروختن آتش عشق به میراث فرهنگی در دل هر ایرانی
بیست و یکیمن مجمع عمومی مؤسسۀ فرهنگی ایکوموس ایران، ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱
میراث فرهنگی ایرانزمین از چنان غنایی برخوردار است که درک درست از عظمت، تواناییها، و نقش و جایگاه آن موجب احیای مجدد ارزشهای اجتماعی و دستیابی به جامعهای سرشار از نیکی و نشاط خواهد شد. قابلیتهای گوناگون مواریث فرهنگی راههای متعدد و متنوعی را برای بهرهبرداری از آن گشوده است. از این گنج بیبدیل میتوان در زمینههای خودشناسی ملتها و بقاء و رقاء ملی استفاده کرد، یا آن را برای اهداف دیگری نظیر گردش مالی بیشتر در جامعه و ایجاد شغل و درآمد تلقی نمود. بر حسب آنکه جامعه فرهنگ یا اقتصاد را محرک اصلی و عنصر تعیین کنندۀ نهایی تلقی نماید، کیفیت رجوع و بهرهبرداری از آثار گذشتگان نیز متفاوت خواهد بود.
با توجه به وجود ظرفیتهای اقتصادی زودرس در مواریث گذشته، تمایل به بهرهبرداری از آن خصوصاً در شرایط دشوار اقتصادی افزایش مییابد. دولتها عموماً برای رفع تنگناهای زودگذر خود با نگاهی کوتاهمدت، کمتر به آوردههای این گنجینۀ عظیم، که حتی میتواند نقش موثری در رفع همان مشکلات جاری نیز داشته باشد، توجه میکنند، و در حقیقت بهجای درمان به پانسمان زخمها میپردازند. در اینجاست که وظیفۀ نخبگان و فرهیختگان رخ مینماید تا با تبیین جایگاه و نقش بیبدیل میراث فرهنگی، جامعه را از تبدیل شدن به عنصری بیریشه و سقوط در بهرهبرداریهای روزمره نجات دهند. لکن تحقق این امر به سهولت امکان پذیر نیست. واقعیت گواه آن است که نهتنها مدیران، بلکه متأسفانه آحاد مردم نیز گاه راه حلهای عاجلِ پانسمان را بر راه بلند درمان یا خودشناسی و تکیه بر دستاوردهای فرهنگی-تاریخی ترجیح میدهند.
از این روست که مدام شاهد آنیم که: جامعه در توجه به ریشههای خود، مغفول؛ قوانین در ترسیم جایگاه واقعی میراث، ناتوان؛ تشکیلاتِ مسئول، چندپاره و غیرمنسجم؛ خودنمایی و گردش و تفریح جانشین پژوهش و معرفی ارزشها؛ اعتبارات لازم برای فعالیتها، ناکافی؛ صیانت و حفاظت از میراث مادی و معنوی، کمفروغ؛ مجازات متجاوزین به مواریث فرهنگی، کمرنگ؛ رسانهها و موزهها از عرضۀ تاثیرگذار آثار خود، نامطمئن؛ آحاد جامعه از داشتههای گرانقدر خود، کماطلاع؛ و در یک کلام، کشتی میراث فرهنگی کشوری که بهحق داعیهدار پیشینۀ فرهنگی عظیم است، گرفتار طوفانی هائل است.
البته باید توجه داشت که وضعیت امروز ما حاصل بیش از یک قرن از خود بیگانگی و تلاش در تشّبه به غیر است. وقتی حکم بر آن شد که عمدهترین مظاهر فرهنگی، یعنی زبان و معماری، و سایر سنتهای دیرینِ خود را به امید توسعۀ زودرس ترک نماییم، دیگر نیازی به مواریث فرهنگی، جز برای نمایش و تفاخر به گذشته، باقی نماند. شاید اگر تنها به گفتۀ سردمداران فرهنگ این سرزمین توجه میشد که فرمودهاند:
سالها دل طلب جام جـم از ما میکرد / آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد (حافظ)
هر پای که در خانه فرو رفت به گنجی / دیگر همه عــمرش ســر بازار نبـاشد (سعدی)
هرگز شرایطی چنین بر جامعۀ ما حاکم نمیشد.
از یک سو ندای «نه شرقی، نه غربی» همواره ما را به رجوع به ریشههای خود دعوت نموده است، و از سوی دیگر اکنون خصومت همهجانبۀ قدرتها ضرورت اتکا به درون را دوچندان نموده، ظرفیت بالقوۀ فراوانی برای اصلاح رویکرد به میراث فرهنگی فراهم شده است. باید با استفاده از این فرصت، چنان جریان عظیم و عمیقی در جامعه ایجاد کرد که برای همیشه راه را بر برخوردهای سلیقهای در دورانهای کوتاه مدیریتی ببندد و ارتباطی مستقیم بین مردم و ذخایر فرهنگیشان ایجاد نماید تا از این پس آحاد مردم با شناخت و عشقی که نسبت به مواریث فرهنگی خود یافتهاند راه هر نوع کجروی در این زمینه را مسدود نمایند. چرا باید اصلیترین جهتگیری در حوزههای مادی کشور ما نظیر صنایع، معادن، پزشکی، فنآوری، کشاورزی و … ارجاع به ظرفیتهای داخلی و مردمی کشور نماید، اما در حوزۀ فرهنگ همچنان پیرو سیاستهای دیگران، و بزرگترین افتخارمان جذب توریست بیشتر و ثبت جهانی آثار باشد؟
بُروز روزافزون مشکلات مادی و معنوی در جامعه گواه آن است که راه زیستن در این سرزمین و شناخت ارزشهای خود را از یاد بردهایم و برای برونرفت از این وضعیت راهی جز توجه به درون و برخورداری از چشمههای جوشان مادی و معنوی کشور باقی نمانده است. لازم است تا فرهیختگان ملت که عمر گرانبار خود را در راه عشق به میراث فرهنگی ایران صرف نمودهاند، با غنیمت شمردن فرصت، راه را برای بازیابی ریشهها و تمسّک به فرهنگ گرانقدر ایرانزمین هموار نمایند.
باید اذعان نمود که اگر در پارهای کشورها توجه به میراث فرهنگی در حدّی قابلقبول صورت پذیرفته، آگاهی عموم پشتوانۀ اصلی در کسب این موقعیت بوده است. کاملاً روشن است که اگر مردم یک جامعه نسبت به آثار خود حساس و با نقش حیاتی آن در سلامت مادی و معنوی جامعه آشنا باشند؛ تمامی ارکان جامعه، اعم از قوۀ مقننه برای تنظیم قوانین، تصویب تشکیلات مربوطه، اختصاص اعتبارات لازم، و نظارت بر حسن اجرای آن؛ قوۀ مجریه در تدوین برنامهها بر مدار ارزشهای خودی، انتخاب مدیران، تنظیم گردش فعالیتها؛ و قوۀ قضائیه در فراهمنمودن زمینه برای برخورداری آحاد جامعه از مواهبِ توجه به ارزشهای فرهنگ خودی، پیشگیری از هرنوع ترویج اقدامات ضدفرهنگی و مجازات متجاوزین به میراث فرهنگی کشور، وارد عمل خواهند شد. امروز با وجود صدها تشکیلات مردمنهاد و گسترش رسانههای جمعی، هر اقدام مدیران جامعه زیر ذرهبین فضای مجازی و مردم است. اگر مردم نسبت به امری از خود حساسیت نشان دهند ممکن نیست که مدیران بتوانند با بیتوجهی از آن بگذرند. لذا بهنظر میرسد آگاهسازی مردم از ارزش داشتههای فرهنگی گرانقدر خویش، راه حل نهایی و قطعی برای برونرفت از شرایط ناگوار حاکم بر میراث فرهنگی است، گرچه شاید طولانی بهنظر آید. برخوردهای مقطعی و موضعی نهتنها رافع مشکلات جاری نیست، بلکه موجب به تعویق افتادن و پیچیدهتر شدن شرایط خواهد شد. مردم اگر آوردههای تاریخی سرزمین خویش را بشناسند قدر آن را خواهند دانست و انتظام لازم برای رویکردی صحیح در همۀ زمینهها را نسبت به آن فراهم خواهند نمود.
بر این اساس موسسۀ فرهنگی ایکوموس ایران با درک شرایط حاضر و با «انگیزۀ ارتقای سطح دانش و بینش عمومی و اعتلای فرهنگ و هنر کشور و ترویج و اشاعۀ فرهنگ و هنر اصیل ایرانی و اسلامی» که در اساسنامۀ آن درج است، تصمیم دارد تا با رویکردی نوین حتیالامکان همۀ مردم در تمامی سطوح را مخاطب خود قرار داده و به ارتقای آگاهی ایشان از کم و کیف داشتههای ارزشمند فرهنگی خود و برافروختن آتش عشق به میراث فرهنگی در دل هر ایرانی بپردازد. برای تحقق این امر ابتدا باید به چند سوال اصلی پاسخ داد:
− آنچه باید عرضه گردد چیست؟
− چه کسانی مسئولیت این عرضه را بر عهده دارند؟
− از چه راههایی باید این عرضه صورت پذیرد؟
− مخاطبان این عرضه چه کسانی هستند؟
پاسخ به این سؤالات، بهروزرسانی و فراهم نمودن زمینههای تحقق آن، وظیفۀ اصلی و تاریخی مؤسسۀ فرهنگی ایکوموس ایران است. باید توجه داشت که نمایندگی ایکوموس در هر کشور وظایف خود را با در نظر داشت شرایط حاکم بر آن کشور تنظیم مینماید.
در پاسخ به سوال اول میتوان گفت؛ ایران دارای یکی از گرانقدرترین مواریث فرهنگی در جهان است، هماکنون نام و مشخصات هزاران محوطۀ شهر و روستای تاریخی، بناها و بافتهای ارزشمند، آداب و سنن و مناسک و آیینهای ماندگار، متون ذیقیمت، صنایع و هنرهای بیبدیل، فنون کهن، و نظایر آن نزد اهل فن وجود دارد که عموم مردم از آن اطلاعی ندارند. هریک از این آثار دارای ارزشهای ممتازی است که به نحو شایسته در اختیار عموم قرار نگرفته و اشتیاقی درخور را نیز برنینگیخته است. این گسترۀ کمی و کیفی عظیم باید از انحصار متخصصین بیرون آمده، در اختیار آحاد جامعه قرار گیرد.
در پاسخ به سوال دوم میتوان گفت؛ در وهلۀ اول این دانشمندان و متخصصین و دستگاههای ذیربط هستند که این اطلاعات را در اختیار دارند. علاوه بر آن کتابها، فیلمها، و آرشیوهای گوناگونی سرشار از مطالب مربوط به میراث فرهنگی است. ابتدا مؤسسۀ ایکوموس از دستاندرکاران خواهد خواست که داشتههای خود را برای ارائۀ عمومی آمادهسازی نمایند. سپس با کمک دانشجویان و افراد علاقهمند و انجمنهای مردمنهاد به نشر این مباحث اقدام مینماید. بیشک این حرکت اشتیاق عمومی را برانگیخته، و چون بهمنی عظیم راه همهگیری را خواهد پیمود و افرادی در دورترین نقاط کشور به این جریان فرهنگی خواهند پیوست.
در پاسخ به سوال سوم باید گفت؛ راههای معرفی و اشاعۀ ارزشهای میراث فرهنگی به اندازۀ خود آن متنوع است. برگزاری نشستهای علمی و فرهنگی، چاپ کتاب و درج مقالات در مطبوعات، حضور در برنامههای رادیویی و تلویزیونی، تنظیم سفرهای علمیـفرهنگی، کمک به ایجاد و بهرهمندی از تشکلهای علاقهمند، تبادل دانش و تجربه در این زمینه در سطح بینالمللی، بهرهگیری از ظرفیتهای گسترده و گوناگون فضای مجازی، برگزاری مسابقات، مذاکره و مکاتبه با مسئولین، مشارکت در مراسم و آیینها، برگزاری کارگاهها، راهنمایی تولید کنندگان فرهنگی و صنعتی به بهرهگیری از ذوق ایرانی، کمک به احیای میراث ملموس و غیرملموس، و … مسیرهای دسترس و قابلحصولی است که هرکس بر اساس توانایی خویش و با توجه به موضوع و مخاطب برمیگزیند.
در پاسخ به سوال چهارم باید گفت؛ تقسیمبندی گروههای مخاطب و برقراری ارتباط مناسب با هریک در موفقیت این راه نقشی تعیین کننده دارد. معیارهای گوناگونی برای این تقسیمبندی وجود دارد که توجه به همۀ آنها ضروری است. عواملی نظیر؛ سن، تحصیلات، محل زندگی، میزان برخورداری، جنسیت، و قومیت در کیفیت برقراری ارتباط و جذب مخاطب مؤثر است. لذا باید با مطالعهای کامل، اینکه چه مطلبی، با چه رسانهای، در اختیار چه کسی قرار گیرد، بهدقت بررسی و برنامهریزی گردد.
برای تحقق این آرزوی بزرگ همۀ کسانی که خود را عاشق فرهنگ ایرانزمین میدانند و حاضرند برای اعتلای آن کوشش نمایند سهمی در این حرکت دارا هستند. بدون شک اعضای مؤسسۀ فرهنگی ایکوموس ایران میتوانند پرچمدار این حرکت بوده، و سایر علاقهمندان را که در حقیقت و به صورت بالقوه عضو این مؤسسه هستند در تنظیم برنامۀ آن همراهی نمایند. البته ضروری است تا تهیۀ برنامۀ جامع، اقدامات مقدماتی را برای فراهمنمودن زمینه و درک شرایط اجتماعی حاکم آغاز نمود تا بستر واقعیات، تصحیح مسیر انتخاب شده را ممکن نماید.
کاملاً واضح است که اجرای این مهم نیازمند گسترۀ وسیعی از نیروی انسانی علاقهمند و فداکار در قالب فعالیتهای مردمی است. در این راستا مؤسسه تلاش میکند از یک سو شرایط عضویت علاقهمندان را هرچه سادهتر نماید و از سوی دیگر با استعلام زمینههای فعالیت مورد علاقۀ ایشان، شرایط را برای تأمین این نیروی انسانی و حضور فعال ایشان فراهم آورد. بدین ترتیب در ابتدا از هر عضو سوال خواهد شد که زمینۀ مورد علاقۀ خود را برای کمک به تحقق این هدف انتخاب نماید.
زمینههای فعالیتی که ممکن است اعضا بر حسب تخصص، پیشینه، یا علائق شخصی مایل باشند در آن به مؤسسه کمک نمایند به شرح زیر پیشنهاد میگردد، که یک یا چند زمینۀ آن قابل انتخاب خواهد بود. البته این پیشنهادها در آینده قابل بهبود و افزایش است:
− نگارش (تهیۀ انواع متون علمی، آموزشی، خبری، ادبی، نمایشی، و … در قالب کتاب، مقاله و …)
− پژوهش و گردآوری اطلاعات مکتوب (متنپژوهی، سندپژوهی، فیشنویسی، خلاصهنویسی، چکیدهنویسی، فهرستنویسی، و …)
− فعالیت سمعی و بصری (همکاری در برنامههای رادیویی و تلویزیونی و انواع فیلم و نمایش و تیزر، فراهم آوردن ارتباط بیشتر بین میراث فرهنگی و هنرهای نمایشی، و …)
− کار با کودکان (استفاده از کلیۀ امکانات و روشها برای افزایش آشنایی و دلبستگی کودکان به مواریث فرهنگی، برگزاری کارگاهها و مسابقات، انجام سفر و بازدید، طراحی اسباب بازی، عرضۀ تجربیات جهانی در این باره، و …)
− همکاری در امور بینالملل (ارتباط با سایر کمیتههای ملی و علمی ایکوموس و یونسکو، استفاده از ظرفیتهای بینالمللی برای معرفی ایران، معرفی دستاوردهای جهانی به داخل کشور، شرکت در سمپوزیمهای بینالمللی برای ارتقای آشنایی جهان با آثار و تجارب ایران، و …)
− فعالیت میدانی (شناسایی، مستندنگاری، ثبت و ضبط میراث مادی و معنوی؛ معرفی و ترویج شیوههای نوین برداشت آثار، حضور در مجامع و رویدادهای مربوط به میراث فرهنگی؛ ارتباط با نهادهای مربوطه؛ معرفی مؤسسه و ترغیب به عضویت در آن؛ و …)
− مشارکت در رویدادهای علمی (برنامهریزی، مدیریت، اجرا، و گزارش نشستهای علمی و کارگاههای آموزشی در زمینۀ مباحث نظری و پژوهشهای میراث فرهنگی، مبانی و روشهای علمی و عملی حفاظت و مرمت، آشنایی با هنرها و فنآوریهای کهن، و …)
− فعالیت حقوقی (بررسی قوانین، معاهدهها، منشورها، و توصیهنامههای بینالمللی و روشهای بهرهگیری از آن، همکاری با مراجع ذیربط برای حفاظت حقوقی از آثار، ارتباط با مراجع ذیربط برای تنظیم مصوبات لازم، ارتباط با قوۀ قضائیه برای صیانت بهتر از آثار، و …)
− ترجمه (ترجمۀ تولیدات علمی و فرهنگی مؤسسه، انتقال دستآوردهای مکتوب بینالمللی، ترجمۀ فیلمهای علمی و آموزشی، عرضۀ بینالمللی فعالیتهای میراث فرهنگی کشور، و …)
− روابط عمومی (برگزاری مجالس، تماس با مسئولین، ارتباط با سمنهای مربوطه، برگزاری انواع مسابقه، تماس با نشریات و رسانههای عمومی، تنظیم گزارشهای لازم، و …)
− امور رایانهای (تهیۀ نرمافزارهای مورد نیاز، تهیۀ تصاویر و اسناد الکترونیک لازم، تهیۀ آرشیو الکترونیک، و …)
− نقد حفاظت و مرمت (معرفی و تحلیل و نقد تجارب ارزشمند حفاظت و مرمت بناها و بافتهای تاریخی در ایران و جهان، معرفی و تحلیل نظریهها و اصول و اسناد، …)
− مفاهیم و رویکردها در میراث فرهنگی (معرفی، تحلیل، و تفسیر مفاهیم و رویکردها در شناخت و حفاظت از میراث فرهنگی از گذشته تا امروز، …)
− توریسم و حفاظت میراث فرهنگی (مفاهیم و رویکردهای نو در توریسم فرهنگی، بررسی چالشهای توریسم و حفاظت میراث فرهنگی در ایران، معرفی و تحلیل و نقد تجارب ارزشمند ایران و جهان، …)
مؤسسۀ فرهنگی ایکوموس ایران آرزومند است که عموم علاقهمندان به میراث فرهنگی، خصوصاً جوانان فرهیختۀ ایران، با بهرهگیری از امکانات در اختیار و یاریجستن از فضای مجازی در برانگیختن عشق به میراث فرهنگی در جامعۀ ایران به یاری مؤسسه آمده، حداکثر تلاش خود را در تحقق این آرزوی بزرگ مبذول دارند.
مؤسسۀ فرهنگی ایکوموس ایران
(کمیتۀ ملی ایکوموس ایران)
تهران، ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱