در حاشیۀ قانون تشکیل سازمان میراث فرهنگی کشور
دکتر سیدباقر آیتاللهزاده شیرازی
سرمقالۀ مجلۀ اثر، دورۀ ۷، شمارههای ۱۲ ـ ۱۳ ـ ۱۴
اسفند ۱۳۶۵
بسم الله الرحمن الرحیم
مجلس شورای اسلامی در تاریخ پنجشنبه دهم بهمن یکهزار و سیصد و شصت و چهار لایحۀ تشکیل سازمان میراث فرهنگی را بهتصویب رساند و با اعلام عدم مغایرت آن با موازین شرع مقدس و قانون اساسی از سوی شورای نگهبان در تاریخ ۱۶/۱۱/۱۳۶۴ جهت اجرا به دولت ابلاغ گردید.
متن قانون به شرح زیر است:
مادۀ واحده- به وزارت فرهنگ و آموزش و آموزش عالی اجازه داده میشود بهمنظور:
الف- مطالعه و تحقیق در آثار باقیمانده از گذشتگان جهت معرفی ارزشهای نهفته در آنها.
ب- انجام پژوهشهای باستانشناسی و مردمشناسی و هنرهای سنتی.
ج- بررسی، شناسایی، ثبت و حفاظت از آثار ارزشمند منقول و غیرمنقول فرهنگی ــ تاریخی(۱) کشور.
د- تهیه و اجرای طرحهای لازم بهمنظور تعمیر و احیاء آثار، بناها و مجموعههای با ارزش فرهنگی تاریخی.
از واحدهای مشروحۀ زیر سازمانی وابسته به خود سازمان میراث فرهنگی کشور تشکیل دهد:
۱-مرکز باستانشناسی ایران تابع وزارت فرهنگ و آموزش عالی
۲-ادارۀ کل هنرهای سنتی تابع وزارت فرهنگ و آموزش عالی
۳-مرکز و موزۀ مردمشناسی تابع وزارت فرهنگ و آموزش عالی
۴-دفتر آثار تاریخی تابع وزارت فرهنگ و آموزش عالی
۵- موزۀ ایران باستان تابع وزارت فرهنگ و آموزش عالی
۶-ادارۀ حفظ میراث فرهنگی شهرستان تابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
۷-ادارۀ کل موزهها تابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
۸-ادارۀ کل بناهای تاریخی(۲) تابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
۹-ادارۀ کل کاخها تابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
۱۰-سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران وابسته به وزارت فرهنگ و آموزش عالی
۱۱-اداره بیتوتات (کاخ گلستان) وابسته به وزارت امور اقتصاد و دارائی
تبصرۀ ۱- کلیۀ وظائف اختیارات، کارکنان، اموال منقول و غیرمنقول، دیون، تعهدات، مطالبات، بودجه و اعتبارات واحدهای مزبور به سازمان میراث فرهنگی کشور منتقل میشود.
تبصرۀ ۲- وزارت فرهنگ و آموزش عالی موظف است از میان کاخهای باقیمانده از درباریان سابق و وابستگان آنها را که ارزش فرهنگی تاریخی دارد در اختیار گرفته، حفظ و احیاء نماید.
تبصرۀ ۳- آن دسته از کاخها که فاقد ارزش فرهنگی تاریخی باشد به اکثریت آراء هیأتی مرکب از وزرای فرهنگ و آموزش عالی و بهداشت و درمان و آموزش پزشکی و سرپرست بنیاد شهید برای هر وزارتخانه یا نهادی مناسبتر تشخیص داده شود به آن وزارتخانه یا نهاد اختصاص داده میشود.
تبصرۀ ۴- وزارت فرهنگ و آموزش عالی موظف است درآمد سازمان میراث فرهنگی کشور را به خزانه واریز کند.
تبصرۀ ۵- وزارت فرهنگ و آموزش عالی موظف است با همکاری سازمان امور استخدامی کشور ظرف مدت سه ماه از تاریخ تصویب این قانون اساسنامۀ سازمان میراث فرهنگی کشور را تهیه و تقدیم مجلس شورای اسلامی نماید.
تبصرۀ ۶- از تاریخ تصویب این قانون کلیۀ قوانین و مقررات مغایر با آن ملقی میباشد.
قانون تشکیل سازمان میراث فرهنگی کشور را باید اولین اقدام اساسی دانست که نظام جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با مقولۀ میراث فرهنگی کشور بهعمل آورده است. قانون مذکور در واقع سرفصل مرحلهای نو در تاریخ فعالیتهای وابسته به میراث فرهنگی در دوران معاصر کشورمان محسوب میشود و تاکیدی است بر لزوم حرکتی منسجم و فراگیر در این زمینه، ادغام یازده واحد مذکور در قانون، در قالب یک سازمان، از همین دیدگاه منبعث میشود. طبیعت سازمان را قانون، طبیعتی تحقیقاتی، اجرایی قرار داده است و وابستگی آن به وزارت فرهنگ و آموزش عالی بهمفهوم تکیه بر مضمون تحقیقاتی فرهنگی آن است. هرچند بحث اساسی دربارۀ ماهیت و عملکرد سازمان را باید به زمانی موکول کرد که اساسنامۀ سازمان از تصویب مجلس شورای اسلامی گذشته باشد ولی بهطور اجمال گونهای جمعبندی را با توجه به مصوبۀ مجلس و مباحثی که در این باره توسط صاحبنظران در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی مطرح بوده است در این مقطع از زمان ضروری میدانیم تا مگر در حرکت آینده مفید فایده قرار گیرد. سازمان میراث فرهنگی کشور ماهیتاً نهادی است فرهنگی تحقیقاتی که وظیفۀ بنیادی آن شناختن و شناساندن ارزشها و ظرفیتهایی است که میراث فرهنگی ما بههمراه دارد. وظایف سازمان را عمدتاً فعالیتهایی در زمینههای اساسی زیر تشکیل میدهد:
پژوهش و آموزش- حفاظت و احیا -معرفی میراث فرهنگی و ارزشهای آن. پژوهش زمینۀ اصلی کار را برای شناختن ارزشهایی که باید نگهداری و معرفی گردد فراهم میسازد.
آموزش دو هدف زیر را دنبال می کند:
- بالا بردن سطح آگاهیهای عمومی بهمنظور افزایش قدرت ارزشیابیها در جامعه،
- تأمین خودکفایی علمی و تربیت نیروی انسانی لازم در سطوح مختلفی که با وظایف این سازمان ارتباط پیدا میکند.
در تأمین نظرهای فوق در زمینههای پژوهشی و آموزشی بدیهی است که سازمان در برنامهریزیها، خود را در رابطۀ مستقیم با مؤسسات تحقیقاتی، آموزشی و نهادهای اجتماعی فرهنگی و مذهبی میبیند.
پژوهش و آموزش امری است مستمر که هر مرحله از آن مراحل گستردهتر و متکاملتری را در جامعه بهدنبال داشته، طیف وسیعتری را ایجاد میکند.
هدف حفاظت از آثار منقول و غیرمنقول و بهطور کلی تجلیهای ملموس و غیرملموس میراث فرهنگی نگهبانی از ارزشها و مفاهیم نهفته در آنها است و فراهم آوردن شرایط لازمی است که اصالت و سلامت این گونه آثار را تضمین نماید.
احیای میراث فرهنگی بُعد اساسی حفاظت است که مراد از آن زنده نگهداشتن ارزشها و مفاهیمی است که تداومشان در پیوند دادن حرکت فرهنگی گذشته در جریان خود از حال به آینده حیاتی و ضروری میباشد. حفاظت و احیاء بهطور قطع اقدامی است که بهدنبال پژوهش مفهوم پیدا میکند و پژوهش و معرفی است که حفاظت را توجیه میکند. معرفی حلقۀ وظائف سازمان را میبندد و به آن هویت میدهد. معرفی بدون انجام پژوهش، آموزش و حفاظت میسر نمیگردد.
معرفی سهم اساسی آموزش را در بالابردن سطح آگاهیهای عمومی بهعهده دارد. معرفی راهگشای پژوهش عمومی و تخصصی در زمینۀ دستیابی به ارزشها و مفاهیم نهفته در میراث فرهنگی است.
نحوۀ شکل و میزان معرفی مبین ظرفیت و توان علمی، فرهنگی، اجرایی و نظام کلی سازمان در آینده خواهد بود. نظام کلی سازمان باید بهگونهای باشد که امکان پیوند و ارتباط متقابل را با نظامهای مختلف اجتماعی فرهنگی، تحقیقاتی ـ آموزشی و مردمی را در جامعه قطعیت بخشد، چون تنها از این را هست که قادر خواهد بود به تعهدات خود عمل کند. سازمان در واقع تمام بار پژوهش و آموزش را به عهده ندارد، همۀ موزهها و نمایشگاهها را برپا نمیسازد و نباید توقع داشت که تمام شهرهای تاریخی را مرمت و احیا کند و یا تمام آثار را بهتنهایی حفاظت کند. ولی باید تمام توقع را داشت که تحرکی موزون، سازنده و هدایت شدهای را در سراسر کشور و در کلیۀ مواردی که به وظایفش مرتبط است، بهوجود آورد. و در عین حال پیشرفتهترین نمونۀ کار را در این موارد عرضه کند.
با امید ادامۀ بحث در شمارههای بعد و با امید دریافت نظریات صاحبنظران
* توضیح: پینوشتها ظاهراً در اصل مقاله جاافتاده است. (گروه تخصصی متن)