گزارش مرمت خانۀ قوامالدوله (دفتر مؤسسۀ فرهنگی ایکوموس ایران) در سال ۱۴۰۲ منتشر شد
گزارش مرمت خانۀ قوامالدوله (دفتر مؤسسۀ فرهنگی ایکوموس ایران) در سال ۱۴۰۲ منتشر شد بیشتر بخوانید »
گزارش مرمت خانۀ قوامالدوله (دفتر مؤسسۀ فرهنگی ایکوموس ایران) در سال ۱۴۰۲ منتشر شد. در مقدمۀ این گزارش چنین آمده است: «با توجه به نیاز مستمر بناهای تاریخی به پایش و مراقبت در مقابل عوامل مختلف آسیبرسان، عمارت قوامالدوله در مرکز تاریخی تهران، که تحت اختیار مؤسسۀ فرهنگی ایکوموس ایران است، نیز نیازمند مراقبت همیشگی و انجام مرمت در بخشهای مختلف ساختمانی و عناصر و جزئیات معماری و هنری است. از همین رو مؤسسۀ فرهنگی ایکوموس ایران در پی انجام مطالعات آسیبشناسی و با توجه به آسیبهای کالبدی موجود در بنا، پیگیر تأمین هزینه و انجام اقدامات مرمتی مورد نیاز در این بنا از طریق وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گردید. در نهایت با مساعدت وزارتخانه و پیگیریهای ادارۀ کل حفاظت بناها و محوطههای تاریخی، ادارۀ کل میراث فرهنگی استان تهران در پایان سال ۱۴۰۱ و سال ۱۴۰۲ اقدام به انجام عملیات مرمتی در این اثر تاریخی نمود. در فرآیند اقدامات مرمتی کارشناسان ایکوموس ایران نیز نسبت به انجام خدمات مشاورهای و نظارت همکاری لازم را بهعمل آوردند.»
گزارش مرمت خانۀ قوامالدوله (دفتر مؤسسۀ فرهنگی ایکوموس ایران) در سال ۱۴۰۲ منتشر شد بیشتر بخوانید »
عصر چهارشنبه ۲۶ اردیبهشتماه، اولین جلسۀ کارگروه کارشناسان نوخاستۀ ایکوموس ایران، در دفتر این مؤسسه برگزار شد. در این جلسه که هدف آن تأسیس و آغاز بهکار کارگروه کارشناسان نوخاسته ایکوموس ایران بود، ضمن خوشامدگویی به چهار نفر از اعضای حاضر و برخط کارگروه، دبیر کارگروه، خانم مهندس عاطفه موسوی، گزارشی ارائه دادند که ماهیت، منشأ، اهداف، تعاریف و فعالیتهای کارگروه کارشناسان نوخاستۀ جهانی (EPWG) را از ابتدای تأسیس آن در سال ۲۰۱۷ تاکنون شرح میداد. همچنین توضیح داده شد که دبیر کارگروه کارشناسان نوخاسته ایکوموس ایران، از ابتدای تأسیس کارگروه جهانی تاکنون، ایکوموس ایران را در کارگروه جهانی نمایندگی میکرده و مسئولیت ایجاد ارتباط و گفتگوی دو سویه میان کمیتۀ ملی ایکوموس و کارگروه جهانی را بهعهده داشته است.
سپس جلسه با بهره از حضور برخی از اعضای هیئت مدیره ایکوموس ایران و سایر اعضای حاضر، به بحث و تبادلنظر پیرامون اقتضائات، خصوصیات و چگونگیهای شکلگیری کارگروه ملی کارشناسان نوخاسته اختصاص داده شد. ابتدا آقای دکتر حجت، رئیس ایکوموس ایران، گفتگو را با لزوم اندیشیدن به ماهیت بومی و سرزمینی کارگروه ملی، ضرورت نوشدن و جوانشدن نهادی همچون ایکوموس و تأمل دربارۀ چگونگیهای این نوشدن، بهمثابه تجدید حیات بطیئ ساختاری زنده، و نقش کارگروه مذکور در این فرایند نوزایی و حفظ اتصال میان نسلها، آغاز کردند. در ادامه نیز به این نکته که جوانان و حرفهمندان نوخاستۀ حوزۀ میراث، مسئولیت و رسالت اصلی حفظ تداوم و تعادل میان نسلها در حوزه میراثفرهنگی و در نهایت نوشدن این نهاد را بر عهده دارند، توجه دادند.
در ادامه اعضای کارگروه تکبهتک به معرفی خود و بیان انگیزههایشان برای عضویت و فعالیت در کارگروه پرداختند که روشنگر آغاز راه و فعالیت این کارگروه بود. سپس بهمنظور تعریف برنامههای عملیتر و ترسیم راه روشنتر فعالیتهای کارگروه در آینده، میان اعضا با مطرحشدن سؤالاتی بحث و تبادلنظر شد: چه نوع فعالیتهایی، با محوریت شناخت و حفاظت از میراثفرهنگی، قابلیت برانگیختن شور و انگیزه بیشتر جوانان و حرفهمندان نوخاسته این حوزه را برای پیوستن و مشارکت مسئولانه میتواند داشته باشد؟ چگونه فعالیتهای کارگروه میتوانند علاوهبر نو و پویا شدن نهاد ایکوموس، تقویت اتصال و تعادل میان نسلهای میراثی و هرچهبیشتر بومیشدن و تعلق سرزمینی کارگروه و نهاد ایکوموس را نمایندگی کنند؟
در نهایت مقرر شد در نشست بعدی کارگروه کارشناسان نوخاسته که ماه آینده برگزار خواهد شد، پرسشهای مطرحشده و ترسیم روشنتر اهداف، فعالیتها و مسیر پیشروی کارگروه به بحث و تبادلنظر گذاشته شود.
نخستین جلسۀ کارگروه کارشناسان نوخاستۀ ایکوموس ایران برگزار شد بیشتر بخوانید »
خانم دانشجوی ارجمندی، در رشته معماری از دانشگاه شیراز، در سال پیش، دربارۀ شیوههای آموزش استاد ـ شاگردی در معماری سنتی (تاریخی) ایران پرسشهایی از بنده (حسین رایتی مقدم) مطرح نمودند و پاسخهایی در حّد اطلاعات و تجربیاتم به آن پرسشگر ارجمند داده شد. بهلحاظ اهمیت موضوع و ارتباط مستقیم این پرسش و پاسخ با موضوع این کمیته، برای آگاهی و دریافت آرای اصلاحی، تکمیلی و … صاحبنظران و یاران کمیته، ارائه میگردد.
اینجانب از ابتدای سال ۱۳۵۳همکاری خود را در حفاظت (مرمت و …) بناهای تاریخی ـ فرهنگی، در دفتر فنی حفاظت آثار باستانی خراسان آغاز کردم، تا سال ۱۳۵۷. از سال ۱۳۵۸تا سال ۱۳۶۳مسئولیت دفتر فنی حفاظت آثار باستانی فارس به بنده واگذار گردید. تقریباً در کلیۀ رشتههای مورد نیاز مرمت بناهای تاریخی، مانند مهارتهای لازم در اجرای انواع طاقها، گنبدها، آجرکاریها، گچبریها، انواع کاربندیها مانند رسمیبندیها، مقرنسکاری ها و … انواع کاشیپزی، کاشیکاری، حجاری، استخراج سنگ، انواع کارهای نجاری و … در حوزۀ مدیریت دفترهای فنی یاد شده وجود داشت.
نیروهای اجرایی و کارگاهی، در تمام سطوح مهارت، از برجستهترین معماران و استادکاران مربوطه نیز حضور داشتند . در آن هنگام (در دهۀ پنجاه خورشیدی) که حدود پنجاه سال از ایجاد آموزش و پرورش مدرن در ایران می گذشت، بیاد دارم استادکاران با تحصیلات دو، سه کلاس ابتدایی، ششم ابتدایی، سوم دبیرستان و حداکثر برخی انگشتشمار، دارای دیپلم دبیرستان بودند. بیسواد هم بود.
باوجود سطح تحصیل پایین، تعداد قابلتوجهی از آنها در کار خود ممتاز و درجه اول بودند. بنابراین الزام تحصیل و باسوادبودن برای ورود به فضای کارهای استادکاری و اجرایی وجود نداشت. سواد برحسب نیاز و علاقۀ شخصی مورد توجه بود. بیاد دارم زندهیاد استاد محمدکریم پیرنیا از بنّایی در یزد یاد می کرد که به او می گفتند مُلّا مندلی ( مُلّا محمد علی). چون سواد داشت به او لقب (مُلّا)، یعنی باسواد، داده بودند.
فرزندان خانوادههای، عموماً از طبقات فرودست جامعه، برای یادگیری مهارتی در بنّایی و دیگر رشتههای یادشده در بالا، به استادکاری سپرده می شدند و در طول زمان، برحسب علاقه و عشق به کار، شاگرد کار را از استاد فرامیگرفت. توصیه میشد کار و فنون و جزییات مربوط را از استاد بدزدد (دزدی کار، دزدی مشروع و شایستهای بهشمار میرفت و میرود). چون استادان عموماً، روشها و شگردها و فنون و جزییات طراحی و اجرای کارها را بهسادگی به شاگرد یاد نمیدادند. شاگرد در طول سالها خدمت صمیمانه و صادقانه به استاد، ثابت میکرد که شایستگیهای لازم را در کار دارد، آنگاه اطلاعاتی از رموز کارها را بهتدریج از استاد دریافت میکرد.
بنده فرصت مغتنم همکاری با استاد برجستهای را در خراسان داشتم: «استاد شکرالله خوشدست». از معماران برجستۀ تاریخ معماری ایران. ایشان سرمعمار آستان قدس رضوی، طراح و ناظر عالی کارهای مجموعۀ حرم امام رضا (ع) بود که پس از بازنشستگی، با دفتر فنی حفاظت آثار باستانی خراسان همکاری میکرد.
معمار خوشدست تعریف می کرد ـ در مورد آموزش از استاد به شاگرد، پس از چند سال خدمت در مجموعۀ بناهای حرم حضرت امام رضا (ع)، بارها و بارها از استاد خودم خواهش میکردم ترسیم نقشِ «گِرِه ۱۰»، از ساده ترین ترسیمات هندسی موسوم به گِرِه، را به من یاد بدهد. بالاخره پس از بارها درخواست، یک روز که استاد حال خوشی داشت گفت برای ترسیم نقش گره، کاغذ لازم است، نداریم. من پریدم از بیرون کاغذ خریدم و آوردم دادم به استاد. گفت با انگشت که نمیشود کشید، مداد لازم است. بهسرعت رفتم مداد خریدم و دادم به استاد. گفت اگر اشتباه شود لازم است که مداد پاککن هم داشته باشیم. فوراً رفتم و مداد پاککن آوردم. استاد، در همین فاصله، در غیاب من، طرح را کشیده، به دستم داد. بدون اینکه روش ترسیم را ببینم و بفهمم و یا توضیح بدهد. من طرح را بردم و مدتها روی آن کار کردم تا روش ترسیم آنرا شخصاً بهدست آوردم.
استادان در ارائۀ اطلاعات مربوط به رموز و شگردهای ویژۀ کارها، که به دست نااهل نیفتد، عموماً خسّت داشتند. برخی هم معتقد بودند که شاگرد «نونبُرِ استاد» خواهد شد. یعنی رودست استاد بلند خواهد شد.
البته شکل استثنایی دیگری نیز ممکن بود که بهندرت پیش می آمد:
شخصیت برجستهای از خانواده معماران، که در جنوب خراسان (در گناباد)، دارای مسئولیتهای مهم اداری بود، و با دفتر فنی حفاظت آثار باستانی خراسان نیز همکاری داشت، تعریف میکرد:
استاد به شاگردی که در کمال صمیمیت، زیردست او کار کرده بود و پاکیزگی اخلاق حرفهای و اجتماعی و عشق خود را به دانستن رموز کارها در طول سالیان ثابت کرده بود، بهتدریج آموزشهای لازم را میداد و پس از رسیدن شاگرد، بهلحاظ تواناییها و مهارتها به سطح بالا، استاد با برپایی یک ضیافت دوستانه و پذیرایی از شاگرد، با دستخطی مهارت او را تأیید میکرد و هنگام رفتن کفشهای شاگرد را جفت میکرد. حتی گاهی پیش آمده بود که شاگرد برجسته امکان ازدواج با دختر استاد را نیز بهدست آورده بود.
موردی از مخفی نگهداشتن اطلاعات فنی که شاید دانستن آن جالب باشد:
در دوران دانشجویی در رشتۀ معماری، در دانشگاه تهران، باید یک بنای تاریخی را نقشهبرداری میکردیم. بنده و سه نفر از دوستان همدوره، مسجد گوهرشاد در مشهد را انتخاب کردیم. فضاهای مورد نیاز یک کورۀ کاشیپزی، روی بام وسیع شرقی مسجد گوهرشاد ایجاد شده بود که کاشیهای مورد نیاز را تهیه میکردند. آمیز (مخلوط مواد لازم برای تهیۀ رنگ کاشی مورد نظر) برای کاشی، بهرنگ طلایی را بلد نبودند. یک استاد کاشی پز قدیمیِ سنبالا، قرار بود بیاید و آمیز رنگ طلا را بگیرد (درست کند). صبح زود استاد را آوردند، با قد بلند و اندام باریک، ریش سفید، عینک تهاستکانی، عبایی بر دوش، از پلهها بالا آمد و وارد بام شد و یکراست رفت داخل فضای کار. عبا را کنار گذاشت، در را بست و موادی را که دستور داده بود جداجدا آماده کرده بودند، با وسایلی که آنجا بود با نسبتهایی که تنها خودش میدانست، مخلوط کرد و بیرون آمد و با دست اشاره کرد که بروید و کار را ادامه بدهید و رفت. بعداً شنیدم که آن استاد درگذشت و راز «آمیز کاشی طلایی» را با خود برد. البته میدانیم و میدانید که اکنون آمیز همه گونه رنگ کاشی آماده از فرنگستان میرسد. هرچند از کیفیت رنگهای دستساز خبری نباشد!
بنده تصور نمیکنم که کتابهای یادشده، هیچگونه کاربردی در کارگاهها و نقشی در آموزشهای کارگاهی را داشته باشند. این کتابها کار پژوهشگران و ریاضیدانان برجستۀ فنون مربوط بوده و اگر تماسی با کارگاه میداشتهاند، در سطح عالی و با معماران و استادکاران فوقالعاده درسطح بالا، آن هم نه الزاماً و تنها در کارگاه، بلکه در معاشرتهای بیرونی میبوده.
بهنظر بنده بههیچوجه چنین شرطی وجود نداشته. ورود به حلقههای فتوت نیز از سوی معماران و استادکاران تمایل شخصی و تنها جاذبۀ حضور در آن حلقهها بوده است.
بنده در این مورد آگاهی مستندی ندارم. با اینهمه بهعرض میرسانم:
با توجه به جمعیت کم و اندک پیروان دیگر ادیان نسبت به مسلمانان در ایران، بهنظر نمیرسد سامانۀ استاد ـ شاگردی در جمع وابستگان آن ادیان وجود میداشته. اگر از سوی این غیرمسلمانان تمایلی (هرچند ظاهراً بعید) به ورود به حرفۀ معماری وجود میداشته، با توجه به روحیۀ تساهل و تسامح، بهقول فرنگیها تولِرانس، بهمعنی گذشت از تعصبات و پذیرش دیگران، که در اخلاق و روحیۀ ایرانیان وجود داشته و دارد، مانعی از سوی معماران و استادکاران در پذیرش آنها وجود نمیداشته است.
نظر به وجود بناهای نیایشی و آرامگاههای سایر ادیان مانند:
بنای «اِستِرومُردخای» در همدان، برج آرامگاهی «حَیَقوق نبی» در تویسرکان، بنای اصلی «آرامگاه دانیال نبی» در شوش، بازماندۀ یک «کنیسۀ قدیمی» در یکی از بازار های یزد، مربوط به کلیمیان و …
«کلیسای بزرگ وانک» در اصفهان، «کلیسای ننهمریم» در ارومیه (که بهنظر بنده قدیمترین کلیسای جهان و متعلق به دوران اشکانی است) و … مربوط به مسیحیان.
و آتشکدهها و بناهای وابسته در برخی شهرهای ایران، متعلق به زردشتیان.
بهنظر می رسد این بناها بهسفارش نهادها یا شخصیتهایی از آن ادیان و بهدست معماران و استادکاران ایرانی، و بهشیوۀ رایج معماری زمانه ساخته شده باشند. یادآوری اینکه کلیساهای تاریخی، واقع در شمال آذربایجانها با طرح کلیساهای ارمنستان ایجاد شدهاند، نابهجا بهنظر نمیرسد.
بهنظر بنده موضوع انحصاری نبوده و بر اساس شرایط خانوادگی و میزان موفقیت حرفهای پدران درسطح جامعه، فرزندان هم جذب حرفۀ پدری میشدند.
مدارک تداوم حرفۀ معماری در یک خانوادۀ برجسته و نامدار معماران ایرانی، در دوران تیموری، هماکنون در خراسان، در کتیبههای بناها در:
بدنۀ اصلی مجموعه بناهای مزار شیخ احمد جامی، در تربت جام، نام «زینالدین شیرازی» پدر.
نمای ایوانهای اصلی مسجد گوهرشاد، در مشهد و مزار مولانا ابوبکر تایبادی، در تایباد، نام «قوامالدین شیرازی» پسر زینالدین.
اسپر ایوان اصلی مدرسۀ غیاثیۀ خرگرد، در نزدیکی خواف، علاوه بر نام قوامالدین یاد شده، نام «غیاثالدین شیرازی» برادر یا پسر قوامالدین، موجود است.
بهنظر بنده هیچگونه شرایط ویژه برای ورود به حرفۀ معماری و جود نداشته است. تنها توان انجام هرگونه کار در کارگاه و پذیرش متقاضی از سوی مسئول کارگاه (معمار یا بنّا و یا …) شرط حضور بوده است.
استاد معمار خوشدست (یادشده) تعریف میکرد که نُهساله بودم، در کاشان، پدرم درگذشت، مادرم از عمویم که استاد بنّا بود، درخواست کرد که مرا سرکار ببرد. او پذیرفت. روزی ده شاهی (نیم ریال) دستمزد میداد. آن را هم عصر باید سبزیخوردن میخریدم میدادم درب منزل استاد.
تداوم روشهای آموزش استاد ـ شاگردی همچنان ادامه داشته و هیچ ربطی به تأسیس رشتۀ معماری در دانشکدۀ هنرهای زیبا در دانشگاه تهران نداشته و راه خود را میرفته و در حال حاضر نیز میرود.
زندهیاد استاد مهندس محمدکریم پیرنیا، از دانشجویان اولین دورههای معماری، در دانشگاه تهران، (اواخر دهۀ دوم و اوائل دهۀ سوم خورشیدی قرن گذشته) حدود هشتاد سال پیش، دانشجوی بسیار موفق و برجسته، در اعتراض به شیوۀ آموزش معماری که دقیقاً برگرفته از روشهای آموزش در مدرسۀ عالی هنرهای زیبای پاریس (بوزار) بود، بدون هرگونه ارتباط با معماری اصیل ایرانی، دانشگاه را اعتراضآمیز رها کرد و به درون فضاهای معماری ایرانی، که بهطور کامل، در همۀ زمینههای آن جاری بود، عمدتاً در یزد و نیز در دیگر شهرهای ایران رفت و با تلاشها و پیگیریهای خستگیناپذیر و تحمل هرگونه شرایط سخت، ایجاد ارتباط دوستانه و صمیمانه با معماران و استادکاران، در همۀ رشتهها و شاخههای معماری، با ارائۀ انواع خدمات مورد نیاز و جلب اعتماد آنها، اطلاعات ذیقیمتی را که آنان بهسادگی در اختیار دیگران قرار نمیدادند، گردآوری کرد.
پیرنیا این اطلاعات را با حافظۀ اعجابانگیز، با کمال جوانمردی و دست و دل بازی بیحدّ و حصر، در دانشگاهها و در دستگاههای دولتی مسئول حفاظت بناها و شهرهای تاریخی، در اختیار کارشناسان، دانشجویان و دوستداران قرارداد.
گرچه آموزش با روش استاد ـ شاگردی، امروزه در وسعت پیشین نیست، با این همه این روش هنوز برقرار است.
بهعنوان نمونه از استاد «اللهداد مرادی» بنّای چیرهدست انواع طاقزنیها، کاربندیها، و استاد «غلامحسین شادی زرنق»، طراح برجستۀ آینهکاری میتوان نام برد.
نوزدهمین جلسۀ گروه تخصصی متن در روز چهارشنبه، ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۱۶:۰۰ با شرکت ۲۴ نفر از اعضا بهصورت حضوری و برخط در دفتر مؤسسۀ فرهنگی ایکوموس ایران برگزار شد. ابتدا خانم دکتر شکری، رئیس گروه تخصصی، پس از خوشآمدگویی به اعضای حاضر و برخط، دستور جلسه را اعلام کردند. سپس ایشان از آقای دکتر مهدی حجت، رئیس ایکوموس ایران، خواهش کردند توضیحاتی در مورد جلسات مربوط به تاسیس گنجینۀ آثار میراث فرهنگی بفرمایند. دکتر حجت با خوشآمدگویی به اعضا توضیح دادند که برای تحقق بخشیدن شعار ایکوموس «برافروختن آتش عشق به میراث فرهنگی در دل هر ایرانی» مسیری مشخص گردیده که آن عبارت است معرفی ارزشهای مجموعۀ آثار کشور در سامانهای (بهصورت یک وبگاه برای ایکوموس). اعتقاد ما بر این است که تا به امروز بیشتر توضیح در مورد آثار مربوط به صفات آنها است نه ارزشهای آنها در حالی که برای حفاظت آثار باید دلایل قانعکنندۀ عدم تخریب آثار(و حفاظت آنها) برای مردم روشن باشد و مثالهایی برای روشن شدن اهمیت تبیین ارزش آثار بیان کردند. ایشان نوید دادند که این سامانه در روز مجمع سالیانۀ ایکوموس در اواخر اردیبهشت ماه رونمایی میشود. سپس خانم دکتر شکری گزارشی از سفر تعدادی از اعضای محترم شورای گروه به شهر کاشان در راستای ایجاد سامانۀ مذکور و روند پیشرفت کار ارائه دادند. در ادامه ایشان از جناب آقای دکتر عسگرانی و همسر محترمشان برای پیادهسازی عالی سخنرانی تکیۀ دولت و همراهی ایشان با گروه متن تشکر ویژه کردند.
طبق دستور جلسه برنامه بعد اختصاص به ارائۀ آقای مهندس حمیدرضا پوراکبر با موضوع «مقایسۀ باغهای ایرانی و باغهای چینی» داشت. ایشان در مورد باغهای ایرانی و چینی و نحوۀ ارتباط و نوع نگاه آنها به طبیعت توضیحاتی فرمودند. سپس خانم مهندس معصومه حاجیزاده «گزارشی از کاروانسرای شیخعلیخان زنگنه جهادآباد» در قالب مصاحبه از ساکنان و سرمایهگذار کاروانسرا ارائه دادند و اعضا در این باره به بحث و گفتوگو پرداختند. برنامۀ آخر به بررسی چگونگی تشویق اعضا به مشارکت در فعالیتهای گروه اختصاص یافت که در این زمینه پس از گفتوگوی جدی و مفصل و راهکارهای خوبی ارائه شد.
جلسۀ بعدی این گروه تخصصی در روز چهارشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۳ ساعت ۱۶ـ۱۸ در دفتر مؤسسۀ فرهنگی ایکوموس ایران برگزار میشود.
نوزدهمین جلسۀ گروه تخصصی متن برگزار شد بیشتر بخوانید »
شانزدهمین جلسۀ گروه تخصصی کودکان و میراث طبق برنامۀ اعلام شده در روز ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۱۵-۱۷ در دفتر مؤسسۀ فرهنگی ایکوموس ایران با شرکت حضوری و برخط نه عضو برگزار شد.
در ابتدا بهدلیل تعطیلیهای پیش رو در روز دوشنبه به بحث و مذاکره در مورد تغییر ساعت و روز برگزاری جلسه اختصاص یافت. سپس آقای دکتر مهدی حجت، رئیس ایکوموس ایران، با اشاره به اینکه مهمترین گروه بعد از گروه متن، گروه کودک است، و با دانستن اینکه هدف گروه، آشنایی کودکان ایران زمین با ارزشهای میراث فرهنگی است در مورد اهمیت این گروه و نوع فعالیتها و اقدامات قابلاجرای آن توضیحاتی بیان کردند. ایشان بیان داشتند که گروه کودک گروه اقدام و گزارش نیست بلکه گروه فکر است و باید با همفکری به اینکه چهکار و اقدامی لازم است، برسیم. سپس اعضا در مورد نحوه و نوع ارتباط ایکوموس با سایر مراکز و سازمان ها از جمله پایگاههای میراث جهانی در رابطه با آشنا کردن کودکان با ارزشهای میراث فرهنگی به بحث و گفتگو پرداختند. در این باره آقای دکتر حجت به نکات قابل تامل در مورد کودک و نحوۀ آشنا کردن آن با ارزشهای میراث فرهنگی اشاره و بیان داشتند که برای انتقال ارزشهای میراث فرهنگی به کودکان باید نکاتی از جمله چه شخصی باید این ارزش ها را، با چه زبانی در چه موقعیتی بیان کند و انتقال این ارزشها بر چه موازینی استوار است (که در این باره باید بحث کودک و ارزش را بهطور مجزا تجزیه و تحلیل کرد) بیندیشیم. ایشان نیاز گروه به نوشتن بیانیه را نیز مطرح کردند.
در برنامۀ بعدی خانم مولود کیان راستی در مورد جلد دوم کتاب خود با نام نیلا و تخریب بافت تاریخی شهر کرمان از مجموعه داستانهای دنبالهدار «نیلا فرزند ایران» توضیح دادند. آقای دکتر حجت ضمن تقدیر و تشکر از تلاش ایشان در این باره بیان فرمودند: بحث حفاظت از آثارفرهنگی و چرایی عدم تخریب توسط افراد سودجو روشن نیست، زیرا در مورد چرایی حفاظت صحبتی بهمیان نیامده و فقط در مورد آن حکم شده است. در صورتی که امروزه کودک در مواجهه با این مسئله سوالاتی دارد و به بایدها توجهی نشان نمی دهد. بنابراین باید دلایل قانع کنندهای وجود داشته باشد، در صورتی که افرادی که خواهان دفاع از میراث فرهنگی هستند، دلایل چرایی و لزوم بودن آثار را روشن نکردهاند و فقط به توصیف صفات آن پرداختهاند. لذا اگر ارزشهای یک اثر بیان شود، مسئلۀ چرایی حفاظت و عدم تخریب آثار روشن و عیان می شود، سپس در پایان بیان کردند اگر در جلدهای بعدی کتاب آرام آرام بحث چرایی باقی ماندن آثار در ذهن خوانده بهوجود بیاید، بر پویایی اثر افزوده می شود.
جلسۀ بعدی این گروه تخصصی متعاقبا اعلام خواهد شد.
شانزدهمین جلسۀ گروه تخصصی کودکان و میراث برگزار شد بیشتر بخوانید »
مدتی این مثنوی تأخیر شد
مهلتی بایست تا خون شیر شد
(مولانا جلاالدین محمد بلخی)
در فاصله این مدت دوری از دوستان کمیته و دوستداران آشنایی بیشتر با استادکارانی که با تخصصها و مهارتهای والای خود بناهای تاریخی ایران زمین را بهوجود آوردند، آنها را آراستند، و در کار حفاظت از آنها زندگی خود را صرف کردند، سه مرجع و منبع مهم دربارۀ این استادکاران گردآوری و برسی شد. هریک از این سه مرجع، بر اساس شرایط و موقعیت تخصصی و حرفهای پدیدآورندگان آنها و بهاندازۀ امکان دسترس به اطلاعات، به معرفی معماران و استادکاران، در دورۀ ویژۀ مورد نظر خود، از معماری تاریخی ایران و حفاظت از آنها، پرداختهاند.
ما ضمن، معرفی اجمالی این منابع، امیدواریم بهتدریج مواردی از هریک از آنها را در تارنمای مؤسسۀ فرهنگی ایکوموس ایران، بخش کمیتۀ علمی استادکاران و فناوریهای کهن به دوستداران معرفی کنیم.
سه مرجع اشاره شده، به ترتیب تاریخ انتشار بهقرار زیر هستند:
تألیف مهندس زهره بزرگنیا، مهندس معمار، سال انتشار: ۱۳۸۳خورشیدی، ناشر: ادارۀ کل آموزش، انتشارات و تولیدات فرهنگی سازمان میراث فرهنگی کشور.
نویسنده در پیش گفتار کتاب به روند جلب توجه خود به بناهای تاریخی پرداخته و گامبهگام دستیابی به اطلاعات در مورد شناسایی معماران و استاد کاران و نیز شیوۀ بررسیهای خود را شرح می دهد.
بهرغم محدودۀ زمانی که از عنوان کتاب دریافت میگردد، استادکاران و معماران معرفی شده در این کتاب، تعداد معدودی معمار پیش از آغاز دوران اسلامی ایران و بخشی از معماران دوران معاصر را نیز دربر دارد.
پژوهشگر و نویسندۀ ارجمند، خانم مهندس زهره بزرگنیا، با کوششها و جستجوهای خستگیناپذیر و دقت نظر، بیش از ۵۰۰ نفر از استاد کاران و معماران را در پهنۀ ایران فرهنگی، که در شرق از مرزهای چین، تا سواحل شرقی دریای مدیترانه در غرب وسعت دارد، مورد شناسایی قرار داده است.
منابع و مآخذی که مورد رجوع ایشان بوده بهقرار زیر ارائه شدهاند:
کتاب کارنامۀ بزرگان ایران، از انتشارات ادارۀ کل رادیو، در سال ۱۳۴۰ که با تدوین و نظارت، دکتر مهدی بیانی تهیه شده است. بخش مربوط به معماران و هنرمندان تزئینات ساختمان، با معرفی آثار ۱۴ معمار و استاد کار، بهدست آقای محمدتقی مصطفوی تنظیم گردیده است.
کتاب زندهیاد نصرتالله مشکوتی، بهنام فهرست بناهای تاریخی و اماکن باستانی ایران که بهوسیلۀ سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران در سال ۱۳۴۵ منتشر شده و در آن از ۲۸ استادکار و معمار یاد شده است.
کتاب معماری ایران در دورۀ اسلامی، نوشتۀ زندهیاد محمد یوسف کیانی، که در سال ۱۳۶۶ منتشر شد. در این کتاب، در انتهای مقالۀ «معماران و استادکاران در دورۀ اسلامی» نوشتۀ دونالد ویلبر، ترجمۀ کرامتالله افسر و محمد یوسف کیانی، ۱۰۷ معمار و استادکار با نام اثرشان، معرفی شدهاند. نخستین معمار در این فهرست متعلق به سال ۴۱۳ ه.ق و آخرین آن مربوط به سال ۸۸۳ ه.ق است. بهعلاوه فهرستی نیز از نام ۲۳۷ نفر از معماران و استادکاران در دورۀ اسلامی، اثر یحی ذکاء آمده که بسیاری با نام اثرشان معرفی شدهاند و در موارد چندی نیز شرح حال مختصری از معماران نیز آمده است. در این فهرست قدیمترین معمار از سدۀ یکم هجری و آخرین معمار مربوط به قرن چهاردهم هجری است.
نویسندۀ ارجمند در انتهای پیشگفتار از تلاشهای آرتور پوپ و همکاران در پژوهش و بررسی هنر ایران و از آندره گدار و ماکسیم سیرو، برای پژوهش و حفاظت از آثار معماری ایران و همچنین از کار ارزشمند زندهیاد حمید سهیلی، بهخاطر تهیۀ مجموعه فیلمهای معرفی معماری ایران، یاد کرده است.
نویسنده در پیشگفتار و دیباچۀ کتاب به موارد زیر نیز اشاره دارد:
اظهار نظر آقای منیر بوشناکی، معاون فرهنگی وقت یونسکو، پس از بازدید از بناهای تاریخی کاشان که عموماً از خشت و گل ساخته شدهاند که گفته بود: «… معماران کاشانی بزرگترین کیمیاگران تاریخاند، زیرا از خاک طلا ساخته اند….»
گمنام ماندن بسیاری از معماران ایران از جمله معماران و استاد کاران مربوط به بناهای عالیقاپو، مسجد وکیل، گنبد قابوس، پل خواجو.
نام بردن از پژوهشگران خارجی و ایرانی، که به موضوع معماران و استاد کاران پرداختهاند مانند پوپ، گدار، سیرو، ویلبر، یحیی ذکاء، نصرتالله مِشکوتی، ایرج افشار، و محمدعلی مخلصی.
در شرح بهدست آوردن فهرستهای تکمیلی، از معماران بزرگی نام میبرد که در دوران فرمانروایی بیگانگان در سرزمینهای ایرانی و غیر آن بناهای فوقالعاده مهمی را طراحی و اجرا کردهاند، ازجمله آرامگاه مولانا جلالالدین محمد بلخی در قونیه (ترکیه)، بهدست بدرالدین تبریزی، گورامیر، آرامگاه امیر تیمور گورکانی و خانوادهاش در سمرقند که بهدست محمدبن محمود بنّای اصفهانی، و بنا و باغ یگانه تاجمحل در شهر آگرا در هند، بهدست معمار بزرگ، استاد عیسی شیرازی، ساخته شده است.
نویسنده همچنین از یک معمار پیش از اسلام، به نام اِپسای نام میبرد که سازندۀ جایگاه نذورات در مرکز شهر باستانی بیشاپور در استان فارس بوده و نیز از سه معمار افسانهای ایرانی به نامهای سِنِمار، شِیدا، و معمار رومی، سازندۀ طاق کسری، نام میبرد.
در پایان معماران معاصر را در سه گروه جای داده است: ۱) فارغ التحصیلان دانشکدههای معماری، از دوران قاجار تا دوران معاصر؛ ۲) تحت عنوان معماران سنتیکار که با سازمان میراث فرهنگی در ارتباط هستند؛ ۳) معماران سنتی که بهصورت پراکنده در سطح کشور حضور دارند یا درگذشتهاند.
در ادامه، نقشۀ نمایشدهندۀ جهان ایران و سپس جدولهایی شامل:اولین جدول نمایشدهندۀ پایتختهای ایران بهترتیب از ابتدای دورۀ ایران اسلامی تا امروز و سپس جدولهایی نمایشدهندۀ معماران و استادکاران ارائه شده است.
تألیف زنده یاد سید مهدی سجادی نائینی، تاریخدان و همکار پیشین ادارۀ کل میراث فرهنگی استان اصفهان که معماران، استاد کاران و مرمتگران بناهای تاریخی اصفهان را، از قدیمترین روزگاران تا دوران معاصر، معرفی می کند. سال انتشار ۱۳۸۷ خورشیدی، ناشر: مرکز اصفهانشناسی و خانۀ ملل، سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان. قابل دسترسی به صورت برخط.
نویسنده در این کتاب، در آغاز سخن، با مرور اجمالی تاریخ ایران و همراه آن با توصیفی کلی از پیدایش آثار معماری در این سرزمین، به معماری ایران از آغاز دوران اسلامی میپردازد و یادآوری می کند که معماری ایران در واقع ادامۀ فرهنگ معماری دوران ساسانی است.
معرفی معماران و استاد کاران و هنرمندان همه رشته های وابسته به معماری مورد نظر نویسنده است. نویسنده همچنین به گمنام بودن این پدیدآورندگان برجستهترین آثار معماری میپردازد و ضمن برشمردن علت تمام این گمنامیها، یکی از علل ناشناختهماندن بسیاری از آنان را، در مقایسه با شاعران و خوشنویسان، بیتوجهی تاریخنگاران و نویسندگان به این طایفه میداند.
نویسنده در سه فصل به معرفی استادکاران می پردازد.
فصل اول: معرفی برخی معماران، بنایان و استاد کاران متقدم اصفهان
در این فصل بهترتیب توالی تاریخی ۳۲ نفر معمار و استاد کار با تصویری از آثار آنها و شرحی از منابع و نوشتههای پژوهشگران دربارۀ هریک از این استادان ارائه شده است. در ادامۀ این فصل فهرستی از ۳۷ نفر، عموماً معمار و چند استاد کار نجار، گچبر، و … با توالی تاریخی از قرن ۳ هجری تا قرن سیزده هجری ارئه گردیده که تنها نامی از آنها برجای مانده است.
فصل دوم: یادی از معماران، مرمتگران و خادمین متأخر آثار و ابنیۀ تاریخی اصفهان
نویسنده در آغاز این فصل، تحت عنوان «خاندان سمنار، معماران سنتی» مختصری از سابقۀ تاریخی خاندانهای مشهور «سمنار» در اصفهان و معرفی چند تن از معماران بزرگ این خاندان و نقش آنان در اجرای بناهای شکوهمند و مرمت بناهای موجود اصفهان و نیز از عنوان «سمنار»(۱) در دیگر شهرها مانند شیراز، تبریز، و یزد در تاریخ نام میبرد. همچنین به شرایط اجتماعی و سیاسی ایران و شهر اصفهان و اثر آن بر شکوفایی یا رکود ساختوساز و رسیدگی و مرمت بناهای موجود و نیز به امکان تربیت معمار و استادکار اشاره شده است.
در ادامه به شش شخصیت ویژه و برجسته در کار شناخت و حفاظت و مرمت ارزشهای شهر تاریخی اصفهان در قرن گذشته میپردازد و، با تفصیل بیشتر از فصل اول، آنها و خدماتشان را معرفی میکند.
فصل سوم: هنرمندان معاصر معماری، استاد کاران، و مرمتگران ابنیه و تزئینات وابسته
در این فصل نویسنده ۵۵ معمار، استادکار، گچبر، نجار و مرمتگر آرایههای وابسته به معماری و بسیاری از استادان با تخصصهای دیگر مورد نیاز حفاظت و مرمت بناهای تاریخی را با ارائۀ تصویری از آنان و شرحی از کارهایی که انجام دادهاند، معرفی میکند.
معرفی شدگان در این فصل عموماً همکاران رسمی در کارگاههای دفتر فنی سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران (برپا شده در سال ۱۳۴۴ش.) و سپس سازمان میراث فرهنگی (تاسیس شده در سال ۱۳۶۷ش.) در اصفهان بودند و پروژههای مرمت بناهای تاریخی را زیر نظر کارشناسان مربوط اجرا میکردند که امروز تعداد بسیاری از آنها بازنشسته شده، درگذشته، یا در آخرین مراحل دوران خدمت هستند.
در پایان کتاب کلیه مراجع و مآخذ نویسنده ارائه گردیده است.
تألیف رجبعلی لباف خانیکی (باستانشناس و پژوهشگر برجسته و مدیر سابق ادارۀ کل میراث فرهنگی خراسان رضوی) و هادی تقیزاده، که معماران و مرمتگران بناهای تاریخی خراسان را، از سال ۱۲۸۰ تا سال ۱۳۵۰ دربر دارد. سال انتشار: ۱۳۹۵، ناشر: فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران، مؤسسۀ تألیف، ترجمه و نشر آثار هنری.
جناب آقای رجبعلی لباف خانیکی، یکی از نویسندگان این کتاب، در مقدمه، ضمن اشاره به چگونگی گردآوری اطلاعات، تدوین و نشر کتاب ۱۲هزار سابقۀ سکونت در خراسان، ارزشهای گوناگون و اهمیت آثار و بناهای تاریخی درشناخت فرهنگ و مدنیت مردمان این سرزمین، لزوم صیانت از آنها را یادآور میشود.
سپس از معماران و استادکارانی که در قرن اخیر، در کار مرمت و پایداری بناهای تاریخی خراسان نقش مؤثر داشتهاند، عموماً در شرایط سخت، دور از خانواده، سالها خدمت کردهاند یاد کرده و معرفی آنان را در این کتاب قدرشناسی کوچکی از آنها میداند. نویسنده سپس از مشکلات دستیابی به اطلاعات مورد نیاز استادکاران مینویسد، که از میان سه نسل، از سال ۱۲۸۰ تا سال ۱۳۵۰ هستند و بسیاری از آنها درگذشتهاند.
نویسنده به منابع پنجگانهای اشاره میکند که آگاهیهای مورد نیاز، از آنها بهدست آمده است و این کتاب را به مثابه «جلد اول» یاد نامۀ استادکاران خراسان میداند و آرزومند است روزی موفق به تکمیل فهرست شده و جلد دوم را نیز پدید آورد.
با توجه به گستردگی اطلاعات ارائه شده، نویسنده معتقد است که یادنامه حاضر «… بهمنزلۀ دائرةالمعارف فنّی هنر معماری …» است. سپس زیر عنوان «تاریخچه» به تأسیس و گسترش دفتر فنی حفاظت آثار باستانی خراسان میپردازد و از برخی مسئولان اداری و همکاران کارگاهی دفتر فنی نام میبرد.
در ادامه ۷۲ تن از معماران و استادکاران رشتههای گوناگون با تخصصها و مهارتهای مورد نیاز مرمت بناهای تاریخی را، با اطلاعاتی از زندگی و کارهای آنها و عکسی از آنها، معرفی میکند.
در پایان کتاب تصویر جالبی از رئیس دفتر فنی درمیان تعداد زیادی از استادکاران خراسان ارائه شده است. سپس تصاویری از بناهای مرمت شده، با توضیحاتی آورده شده است. متعاقباً تعدادی از برجستهترین بناهای تاریخی خراسان، پیش و پس از مرمت نشان داده شده است. و بالاخره در برگهای پایانی یادنامه واژهنامه نسبتاً مفصّل و قابلتقدیری آمده است.
یادداشتها
۱. نُعمان بن منذر، یکی از ملوک عرب، معماری بهنام سمنار را مأمور کرد تا قصری برای بهرام گور، شاه ساسانی بسازد. او قصری ساخت که شکوه و زیبایی آن چشم ها را خیره میکرد ….
همکاران کمیتۀ استادکاران سپاسگزار خواهند شد دوستان و سرورانی که مایل به همکاری با این کمیته هستند، دیدگاهها و همچنین موضوعات مورد نظر خود در ارتباط با تکالیف این کمیته را برای ارائه در تارنمای مؤسسۀ فرهنگی ایکوموس ایران، بخش کمیتۀ علمی استادکاران و فناوریهای کهن، با ما در میان بگذارند.
https://www.iranicomos.ir/ostadkaran
info@iranicomos.ir
منابع تحقیق دربارۀ استادکاران و فناوریهای کهن بیشتر بخوانید »
بهنام خدا
دعوتنامۀ شرکت در مجمع عمومی عادی سالانۀ مؤسسۀ فرهنگی ایکوموس ایران (نوبت دوم)
با سلام و احترام
از آنجاکه جلسۀ اعلامشده در تاریخ یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳بهعلت به حد نصاب نرسیدن اعضای حاضر، رسمیت نیافت و مجمع برگزار نشد، مطابق اساسنامۀ مؤسسه، جلسۀ نوبت دوم به فاصلۀ ۱۵ روز، در تاریخ دوشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، رأس ساعت ۱۵:۰۰، در دفتر مؤسسه بهنشانی خیابان امیرکبیر، بین سرچشمه و امینحضور، کوچۀ علیرضا جاویدی، شمارۀ ۱۰۷ تشکیل میشود. جلسۀ نوبت دوم با هر تعداد عضو حاضر رسمیت خواهد داشت.
دستور جلسه عبارت است از:
۱. گزارش عملکرد سالانه
۲. ارائۀ برنامۀ آتی ایکوموس.
قبلاً از توجه و مشارکت شما سپاسگزاری میگردد.
رئیس هیئت مدیره
مهدی حجت
یادآوری:
۱. برای شرکت در مجامع ارائۀ کارت عضویت مؤسسه که تاریخ آن منقضی نشده باشد (۲۰۲۴ میلادی) الزامی است.
مکان و زمان برگزاری مجمع:
تهران، خیابان امیرکبیر، بین سرچشمه و امینحضور، کوچۀ علیرضا جاویدی، شمارۀ ۱۰۷.
دوشنبه، ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۱۵:۰۰.
دعوتنامۀ شرکت در مجمع عمومی عادی سالانۀ مؤسسۀ فرهنگی ایکوموس ایران (نوبت دوم) بیشتر بخوانید »
کارگروه کارشناسان نوخاسته همراه با تشکیل این کارگروه در ایکوموس جهانی در ایران نیز تأسیس شده است. کلیۀ اعضای ایکوموس ایران که در حدود ۳۵ سال یا کمتر دارند و فعالیت حرفهای خود را در زمینۀ میراث فرهنگی به تازگی آغاز کردهاند به طور بالقوه عضو این کارگروه هستند و میتوانند در جهت دادن به فعالیتهای آن مشارکت کنند.
نخستین جلسۀ عمومی این کارگروه در روز چهارشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۱۵ـ۱۷ در دفتر مؤسسۀ فرهنگی ایکوموس ایران برگزار میشود.
از کلیۀ عزیزانی که تمایل دارند با این کارگروه همکاری کنند در خواست میکنیم:
برای اطلاع بیشتر به صفحۀ این کارگروه در وبگاه ایکوموس ایران رجوع کنید: https://www.iranicomos.ir/epwg.
برگزاری نخستین جلسۀ کارگروه کارشناسان نوخاسته بیشتر بخوانید »
پانزدهمین جلسۀ گروه تخصصی در روز دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ با شرکت هفت نفر از اعضا بهصورت حضوری و مجازی در دفتر مؤسسۀ فرهنگی ایکوموس ایران برگزار شد.
در این جلسه دربارۀ انتخاب و نمایش فیلمهای مستند در سلسله نشستهای نمایش و نقد فیلمهای میراث فرهنگی گفتوگو شد. اعضای گروه تخصصی تصمیم گرفتند که فیلمهایی در این نشستها به نمایش درآید که با محوطهها، بناها، و یا اشیای تاریخی و باستانی ارتباط داشته باشد. باید تلاش شود که فیلمهای منتخب در نوع خود بهترین روایت از موضوع مورد نظر باشند و از اعتبار سینمایی مناسب برخوردار باشند.
در ادامه دربارۀ برنامههای آینده گروه تخصصی رسانه گفتوگو شد. جلسۀ بعدی این گروه تخصصی در روز دوشنبه ۲۴ اردیبهشت برگزار میشود.
پانزدهمین جلسۀ گروه تخصصی رسانه برگزار شد بیشتر بخوانید »
حق کپیرایت محفوظ و منحصر به مؤسسۀ فرهنگی ایکوموس ایران است. استفاده با ذکر مأخذ بلامانع است.